تفسیر سوره نساء آیات(53 الی 57)

Free Image Hosting pictures upload

 

ﭞ  ﭟ  ﭠ  ﭡ  ﭢ  ﭣ  ﭤ  ﭥ  ﭦ  ﭧ  ﭨ

«آيا آنان‌» يعني‌: يهوديان‌ «نصيبي‌ از حكومت‌ دارند؟» استفهام‌ مفيد انكار است‌. يعني‌: آنان‌ در دنيا بهره‌اي‌ از حكومت‌ و فرمانروايي‌، يا بهره‌اي‌ از ملك ‌الهي‌ ندارند و اگر هم‌ داشتند «در آن‌ هنگام‌ به‌ مردم‌ به‌قدر نقيري‌ هم‌ نمي‌دادند» به ‌سبب‌ شدت‌ بخل‌ و حسدي‌ كه‌ دارند. نقير: نقطه‌ پشت‌ هسته‌ خرماست‌.

 

ﭩ   ﭪ  ﭫ  ﭬ  ﭭ  ﭮ  ﭯ  ﭰ  ﭱﭲ  ﭳ  ﭴ  ﭵ  ﭶ    ﭷ  ﭸ  ﭹ  ﭺ  ﭻ  ﭼ

«بلكه‌ به‌ مردم‌ حسد مي‌ورزند» يعني‌: يهوديان‌ با رسول‌ خداص و اصحابشان‌ رشك‌ و حسد مي‌ورزند «بر آنچه‌ كه‌ خدا از فضل‌ خويش‌ به‌ ايشان‌ عطا كرده‌ است‌» چون‌ قرآن‌ و نبوت‌ و نصرت‌ و سركوب‌ دشمنان‌ و عزت‌ روزافزون‌ «در حقيقت‌ مابه‌ خاندان‌ ابراهيم‌» نيز «كتاب‌ و حكمت‌ داديم‌ و به‌ آنان‌ ملكي‌ بزرگ‌ بخشيديم‌» يعني‌:آنچه‌ ما به‌ محمدص و اصحابش‌ از فضل‌ خويش‌ داده‌ايم‌، چيز تازه‌ و نوي‌ نيست‌ زيرا يهوديان‌ خوب‌ مي‌دانند كه‌ ما به‌ خاندان‌ ابراهيم‌ كه‌ بني‌اسرائيل‌ هم‌ ازتبارشان‌ هستند، نيز كتاب‌ و حكمت‌ و فرمانروايي‌ عظيمي‌ داديم‌. به‌ قولي‌: يهوديان‌ با رسول‌ خداص به‌ اين‌ حسد ورزيدند كه‌ خداي‌ سبحان‌ براي‌ ايشان ‌ازدواج‌ با نه‌ زن‌ را مباح‌ گردانيد و گفتند: او جز ازدواج‌ با زنان‌ هم ‌و غم‌ ديگري ‌ندارد. پس‌ خداي‌ عزوجل‌ آنچه‌ را در اين‌ باره‌ به‌ ابراهيم‌ و خاندانش‌ ـ كه‌سليمان‌ و داوود عليهماالسلام‌ نيز از ايشانند ـ بخشيده‌ بود، به‌يادشان‌ آورد زيرا خداوند به‌ ايشان‌ نيز هم‌ كتاب‌ و حكمت‌ و حكومت‌ بخشيده‌ بود و هم ‌زنانشان‌ بسيار بيشتر از زنان‌ حضرت‌ محمدص بودند.

 

ﭽ  ﭾ  ﭿ  ﮀ   ﮁ  ﮂ  ﮃ  ﮄﮅ  ﮆ  ﮇ  ﮈ   ﮉ

«پس‌ برخي‌ از آنان‌» يعني‌: از يهوديان‌ «به‌ وي‌» يعني‌: به‌ پيامبر ماص «ايمان‌آوردند و برخي‌ از آنان‌ از او روي‌ برتافتند» به‌ قولي‌، مراد اين‌ است‌ كه‌: برخي‌ از يهوديان‌ از داستان‌ خاندان‌ ابراهيم‌ و فضايل‌ داده‌ شده‌ به‌ ايشان‌ اعراض‌ كردند ـ كه‌ اين‌ تفسير با سياق‌ آيات‌ بيشتر انسجام‌ و هماهنگي‌ دارد «و براي‌ آنان‌ دوزخ ‌پرشراره‌ بس‌ است‌» به ‌عنوان‌ مجازاتي‌ بر كفر و عناد و مخالفتشان‌.

 

ﮊ  ﮋ  ﮌ  ﮍ  ﮎ  ﮏ  ﮐ  ﮑ   ﮒ   ﮓ  ﮔ  ﮕ  ﮖ  ﮗ  ﮘﮙ  ﮚ    ﮛ   ﮜ  ﮝ  ﮞ  ﮟ

«در حقيقت‌ كساني‌ را كه‌ به‌ آيات‌ ما كفر ورزيده‌اند، به ‌زودي‌ در آتشي‌» عظيم ‌«درآوريم‌ كه‌ هرگاه‌ پوستهايشان‌ پخته‌» و سوخته‌ گردد «پوستهاي‌ ديگري‌» كه ‌ناسوخته‌ باشد «بر جايش‌ نهيم‌» زيرا اين‌ كار در رساندن‌ عذاب‌ به‌ بدنهايشان‌، تأثيري‌ فزونتر دارد. بعضي‌ گفته‌اند؛ معني‌ اين‌ است‌ كه‌ حق‌ تعالي‌ همان‌ پوست ‌اولي‌ را دوباره‌ به‌ تنشان‌ باز مي‌گرداند «تا عذاب‌ را بچشند» يعني‌: از آنجا كه‌پوست‌ سوخته‌ احساس‌ درد و الم‌ را ازدست‌ مي‌دهد، پوستشان‌ را از نو بازمي‌گردانيم‌ تا هرگز احساس‌ درد و الم‌ از آنان‌ قطع‌ نشده‌ و هميشه‌ برآنان‌ دوام‌ واستمرار داشته‌ باشد. در روايتي‌ از عمر آمده‌ است‌: «در هر ساعت‌ صدبار پوست‌ بدنشان‌ عوض‌ مي‌شود» «هرآينه‌ الله غالب‌ حكيم‌ است‌» يعني‌: غالب‌ است ‌در انتقام‌ گرفتن‌، با حكمت‌ است‌ در آنچه‌ كه‌ با مجرمان‌ انجام‌ مي‌دهد.

اين‌ آيه‌ از آيات‌ معجز علمي‌ قرآن‌ كريم‌ است‌ زيرا اين‌ حقيقت‌ علمي‌ كه ‌احساس‌ درد مستقيما با پوست‌ بدن‌ رابطه‌ داشته‌ و اعصاب‌ حسي‌ در پوست‌ بدن‌ قرار دارد، حقيقتي‌ است‌ كه‌ علم‌ طب‌ اخيرا به‌ كشف‌ آن‌ قادر شده‌است‌.

 

ﮠ  ﮡ  ﮢ  ﮣ   ﮤ  ﮥ  ﮦ  ﮧ  ﮨ  ﮩ    ﮪ  ﮫ  ﮬﮭ   ﮮ  ﮯ  ﮰ  ﮱﯓ  ﯔ  ﯕ  ﯖ  ﯗ

«و به‌زودي‌ كساني‌ را كه‌ ايمان‌ آورده‌ و كارهاي‌ شايسته‌ كرده‌اند، در باغهايي‌ كه‌ از زير آن‌ جويباران‌ جاري‌ است‌، درآوريم‌. براي‌ هميشه‌ در آن‌ جاودانند و در آنجا براي‌ آنان‌ زنان‌ پاكيزه‌ وجود دارد» كه‌ از همه‌ پليديهايي‌ كه‌ بر زنان‌ دنيا عارض‌ مي‌شود، پاكند «و آنان‌ را به‌ سايه‌ساري‌ سايه‌گستر درآوريم‌» ظل‌ظليل‌: سايه‌ساري‌ انبوه‌ و خوب ‌و پايداري‌ است‌ كه‌ هرگز گرما و سموم‌ را به‌ اندرون‌ آن‌ راهي‌ نيست‌. بدين‌سان ‌است‌ كه‌ جاودانگي‌ در بهشت‌ براي‌ آنان‌، با لذت‌ نگاه‌ و لذت‌ برخورداري‌ و لذت‌فضا و محيط، يك‌جا مي‌گردد ـ كه‌ خداي‌ منان‌ روزيمان‌ گرداند ـ درحديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ ابوهريره‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خداص فرمودند: «همانا در بهشت‌ درختي‌ است‌ كه‌ سوار در سايه‌سار آن‌ صد سال‌ راه‌ مي‌پيمايد، اما آن‌ رابه‌پايان‌ نمي‌رساند ـ اين‌ درخت‌، شجره‌الخلد (درخت‌ جاويدان) است».