تفسیر سوره نساء آیات(37 الی 42)
تفسیر سوره نساء آیات(37 الی 42)
ﯛ ﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ ﯢ ﯣ ﯤ ﯥﯦ ﯧ ﯨ ﯩ ﯪ ﯫ
همچنان خداوند متعال دوست ندارد: «همان كساني را كه بخل ميورزند» درآنچه كه در دست دارند و بنابراين، از اداي حقوق خود سرباز ميزنند «و مردمان را به بخل ميفرمايند» گويي آنان از جود و سخاوت ديگران در مال و داراييشان نيز احساس انزجار و دلتنگي ميكنند! و اين نهايت خست و پستي و حماقت و ناداني و بيحيايي و اوج زشتي و فرومايهگي طبع است «و» همان كساني كه «آنچه را خداوند از فضل خويش بدانها ارزاني داشته، پوشيده ميدارند» يعني: به فقر و مسكنت تظاهر ميكنند تا نيازمندان به برخورداريهايشان پي نبرند. درحديث شريف آمده است: «خداوند چون بر بندهاي نعمتي ميدهد، دوست دارد كه اثر آن نعمت بر وي هويدا گردد». «و براي كافران عذابي خواركننده آماده كردهايم» كه بهوسيله آن در آخرت خوار و بيمقدارشان ميگردانيم.
ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖ ﭗ ﭘ ﭙ ﭚ ﭛﭜ ﭝ ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ ﭣ ﭤ
«و» حق تعالي دوست ندارد «كساني را كه اموالشان را براي نمايش، پيش چشم مردمان ميبخشند» و ميخواهند به مردم چنين وانمود كنند كه سخي و بخشندهاند تا به كرم و دهش مشهور شده و ميان مردم به آن فخر و مباهات ورزند. و آنان منافقان يا كافراناند، به دليل اين جمله: «و به الله و روز قيامت، معتقد نيستند. و هر كه شيطان قرين او باشد» قرين: يار و همنشين است «پس وي چه بدهمدمياست» زيرا شيطان همدمش را به ورطههاي هلاك درافگنده، او را به بخل، فخرفروشي، خودستايي و بخشش مال با هدف نمايش و ريا و شهرت دستور ميدهد و با اين كار از پاداش انفاق مال در راه حق محرومش گردانيده و درعينحال با انفاق مال وي در راه باطل، مالش را نيز بر وي تلف ميگرداند، پس رفيق و همدمي اينچنين، بسيار بدهمدمي است! در حديث شريف آمده است: «صاحب مالي كه مالش را بهخاطر آن انفاق و صدقه ميكند تا به او گفته شود كه: فلان فردي بخشنده است، در زمره اولين سه تني است كه آتش در روز قيامت برآنان شعلهور ميشود».
ﭥ ﭦ ﭧ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ ﭮ ﭯﭰ ﭱ ﭲ ﭳ ﭴﭵ
«و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان ميآوردند و از آنچه خدا به آنان روزي داده، انفاق ميكردند، چه زياني برايشان داشت ؟ و خدا به» كار و كردار «آنان داناست» و آنان را به حالشان رها نميكند.
ﭶ ﭷ ﭸ ﭹ ﭺﭻﭼ ﭽ ﭾﭿ ﮀ ﮁﮂ ﮃﮄ ﮅﮆ
«و هرآينه خداوند به وزن ذرهاي ستم نميكند» ذره: واحد «ذر» است و ذر عبارت است از: مورچه بسيار ريز و كوچك. بعضي گفتهاند: هر جزء از اجزاي غبار و گرد، يك ذره است. امروزه به يك واحد اتم كه با چشم عادي ديده نميشود، نيز «ذره» ميگويند. يعني: خداوند از ثواب اعمالشان چيزي كم نميكند و در عذاب گناهانشان هموزن ذرهاي نميافزايد، چه رسد به مافوق آن.در حديث شريف طولاني شفاعت آمده است: «... آنگاه خداي عزوجل خطاب بهفرشتگان ميفرمايد: برگرديد و كسي را كه در قلب وي به اندازه همسنگ دانهسپندي از ايمان يافتيد، از دوزخ بيرون آوريد». در روايت ديگري آمده است: «به مقدار پايينترين پايينترين پايينترين هموزن ذرهاي از ايمان... پس فرشتگان خلقي بسيار را از دوزخ بيرون ميآورند». آنگاه راوي حديث فرمود: اگر ميخواهيد آيه: ﴿ﭶ ﭷ ﭸ ﭹ ﭺ ﭻ﴾ را بخوانيد.
«و اگر آن» ذره «عمل نيكي باشد، دوچندانش ميكند» به مراتب بسيار و آن راچند و چندين برابر مضاعف ميسازد، چنانكه در حديث شريف آمده است: «همانا خداوند پاداش يك حسنه را به دوهزار برابر مضاعف ميگرداند». اما حق تعالي كيفر گناه و بدي را دوچندان نميسازد «و از نزد خويش پاداشي بزرگ ميبخشد» بهصاحبان اعمال نيك.
ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍ ﮎ ﮏ ﮐ ﮑ ﮒ ﮓ
«پس حالشان چگونه باشد آنگاه كه از هر امتي گواهي آوريم؟» يعني: حال و روز اين كافران چگونه خواهد بود آنگاه كه از هر امتي عليه آنان گواهي به ميدانآوريم؟ البته اين گواهان از كساني هستند كه آنها را بهسوي خداي عزوجلفراخوانده و عهد الهي را به آنان يادآوري كردهاند، اما آنان در پاسخ، راه انكار واعراض را در پيش گرفتهاند. پس گواهان، انبياي عظام: اند كه در روز قيامت برامتهايشان گواهي ميدهند «و تو را بر آنان گواه آوريم» يعني: اي محمدص! تو رابر كساني كه پيام الهي را به آنان ابلاغ كردهاي، گواه ميآوريم تا بر مؤمنان بهايمانشان، بر كافران به كفرشان و بر منافقان به نفاقشان گواهي دهي. در حديث شريف به روايت ابنمسعودt آمده است كه گفت: رسول خداص به من فرمودند: «برمن قرآن بخوان! گفتم: يا رسول ا ، من بر شما قرآن بخوانم درحاليكه قرآن برشما نازل شده است؟ فرمودند: آري! من دوست دارم كه قرآن را از ديگرانبشنوم. پس سوره «نساء» را خواندم تا چون به اين آيه رسيدم: ﴿ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍ ﮎ ﮏ ﮐ ﮑ ﮒ ﮓ﴾ فرمودند: ديگر كافي است. در اين اثنا متوجه شدم كه چشمان آن حضرتص از اشك لبريز شده است».
ﮔ ﮕ ﮖ ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ
«آن روز، آنان كه كفر ورزيدهاند و از پيامبر نافرماني كردهاند، آرزو ميكنند كه اي كاش زمين بر آنان هموار گردد» يعني: آرزو ميكنند كه اي كاش زمين بشكافد وآنان در آن فرو روند، سپس خاك بر آنان به همان شكل اول خود هموار گردد وهيچ نام و نشاني از آنان باقي نماند تا به مكافات عمل خويش دچار نشوند «ونميتوانند هيچ سخني را از خداوند پنهان كنند» بلكه رازهايشان همه بر وي آشكار و ارائه شده است و سخناني كه در ميان خويش ردوبدل كردهاند، به نزد وي معلوم است و بر نهان كردن آن از آن رو توانا نيستند كه اندامهايشان بر ضدشان گواهيميدهد.