تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(104 الی109)
تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(104 الی109)
ﮖ ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ ﮞ ﮟ ﮠﮡ ﮢ ﮣ ﮤ ﮥ
«و بايد از شما گروهي باشند كه به خير دعوت كنند» يعني: بايد گروهي از شما به فريضه امر و نهي و دعوت اسلامي قيام كنند و با تعليم و موعظه و ارشاد و با سلطه و قدرت و حكومت، مردم را به سوي آنچه كه سود دنيا و آخرتشان در آن است، فراخوانند و دستور دهند. به قولي مراد اين است: همگي شما بايد امتي باشيد كه دعوت اليالله و امربه معروف و نهي از منكر ميكنيد. ولي قول اول صحيحتر است زيرا «من» در آيه كريمه مفيد بعضيت است، لذا امر به معروف ونهي از منكر فرض كفايه ميباشد كه انجام آن بر فرد فرد امت، فرض عين نيست واجراي آن سزاوار شأن هر كسي هم نيست. ابنكثير از ابوجعفر باقر نقل ميكند كه رسول خداص اين آيه كريمه را خواندند و سپس در اين حديث شريف فرمودند: «الخير اتباع القرآن وسنتي: خير؛ در پيروي قرآن و سنت من است» «و» بايد ازشما گروهي باشند كه «به كار پسنديده امر و از كار ناپسند منع كنند» به دست، يا بهزبان. بايد دانست كه امر به معروف و نهي از منكر در نزد جمهور فقها، از فرايض كفايي اسلام است كه اگر اهل علم ـ يعني آنان كه ميدانند معروف چيست تا بهآن امر كنند و منكر چيست تا از آن نهي كنند ـ به آن قيام كنند، فرضيت آن از ديگران ساقط ميگردد و در غير آن، فرضيت آن بر ذمه هر فرد مسلماني باقي ميماند، همان گونه كه عموميت اين فريضه، از آيه (110) نيز برميآيد.
آري! امر به معروف و نهي از منكر از بزرگترين واجبات شريعت مطهر اسلام واصلي مهم از اصول آن ميباشد زيرا با اين واجب بزرگ است كه نظام اسلاميكامل ميشود، بدان جهت كه گاهي بعضي از پيروان دين حق، بهسبب جهل وناآگاهي، يا به انگيزه پيروي از هواها و خواهشهاي نفس، از دين خويش منحرفميشوند، يا از اداي تكاليف و مسئوليتهاي خويش شانه خالي ميكنند، يا بهيكديگر ظلم ميكنند، پس اگر كسي نباشد كه راه را روشن، جاده رانشانهگذاري، گمراه را راهنموني، مقصر را موعظه و ظالم را بر سر جاي خود بنشاند، بدون شك انحرافات بزرگ و بسياري در جامعه پديد ميآيد، هم بدينجهت است كه حق تعالي ما را از دچار شدن به سرنوشت و عاقبتي همانندسرنوشت و عاقبت بنياسرائيل برحذر ميدارد، آنجا كه آنان را به علت فروگذاشتن فريضه امر به معروف و نهي از منكر، لعنت مينمايد: (بنياسرائيلمورد لعنت قرار گرفتند؛ چرا كه سركشي كردند و از حد درگذشتند، آنانيكديگر را از منكري كه مرتكب ميشدند نهي نميكردند، چه بد است كار وكردارشان) «مائده/79». «و آن گروه» يعني: گروهي كه به فريضه امر به معروف ونهي از منكر قيام كردند «ايشانند رستگاران» يعني: ايشانند اختصاص يافتگان بهفلاح و رستگاري. در حديث شريف آمده است: «من رأي منكم منكرا فليغيره بيده، فان لم يستطع فبلسانه، فان لم يستطع فبقلبه، وذلك أضعف الايمان: هركس از شمامنكري را ديد، بايد آن را به دست خود تغيير دهد، اگر نتوانست به زبان خود و اگرنتوانست به قلب خود و اين ضعيفترين پايه ايمان است».
ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯﮰ ﮱ ﯓ ﯔ ﯕ ﯖ
«و همانند كساني نباشيد كه پراكنده شدند و با هم اختلاف كردند» آنان يهود ونصاري هستند كه خداي متعال از پراكندگي و اختلاف در آنچه كه به آنان نازلشده بود، نهيشان كرد ولي آنها سرپيچيدند و اختلاف پيشه كردند؛ «پس از آن كه بينات برايشان آمد» بينات: آيات روشني است كه تبيينكننده حق و موجب عدم اختلاف است. بعضي گفتهاند: آنان كه پراكنده شدند، بدعتگذاران از امت اسلام و فرقههايياند كه خود را از جماعت عظيم امت جدا نموده و با آنچه كه ازضروريات و بنيادهاي دين است، مخالفت ميورزند «و برايشان عذابي بزرگاست». در حديث شريف آمده است: «يهود به هفتاد و يك يا هفتاد و دو فرقهتقسيم شدند و نصاري همچنان، اما امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشوند». در روايتي ديگر اضافه شده است: «همه آنها در آتشاند مگر يك گروه، اصحاب پرسيدند؛ آن گروه كيست يا رسول الله؟ فرمودند: آنان كه رهرو راه من و اصحاب مناند».
ﯗ ﯘ ﯙ ﯚ ﯛﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ ﯢ ﯣ ﯤ ﯥ ﯦ ﯧ ﯨ ﯩ
آري! برايشان در روز قيامت عذابي سهمگين است؛ «روزي كه چهرههايي سفيدو چهرههايي سياه شود» يعني: هنگامي كه از قبرهايشان برانگيخته ميشوند، چهرههاي مؤمنان سپيد و چهرههاي كفار سياه است «اما سياهرويان» به آنان گفتهميشود: «آيا بعد از ايمانتان كافر شديد؟ پس به سزاي آن كه كفر ميورزيديد، عذاب را بچشيد» سياهرويان بنابرقولي: اهل كتاب، به قولي: مرتدان، به قولي: منافقان و به قولي ديگر: مبتدعان اند.
ﯪ ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ
«و اما سپيدرويان همواره در رحمت خدا» يعني: در بهشت و سراي كرامت وي «جاويدانند».
ﯵ ﯶ ﯷ ﯸ ﯹ ﯺﯻ ﯼ ﯽ ﯾ ﯿ ﰀ ﰁ
«اينها آيات خداست كه آن را به حق بر تو ميخوانيم» يعني: اي محمدص! درحالي اين آيات و حجتهاي روشن خويش را بر تو ميخوانيم كه اين آيات، باحق ـ كه همان عدل و راستي است ـ درهم تنيده است «و خداوند هيچ ستمي برجهانيان نميخواهد» با عذاب كردن آنان، مگر آن كه خود مستحق عذاب باشند. لذا حق تعالي حاكم و داور عادلي است كه ستم نميكند زيرا او به همه چيز دانا وتواناست و با داشتن اين اوصاف، هيچ نيازي به آن ندارد كه به كسي از خلقش ستم كند.
ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖ ﭗﭘ ﭙ ﭚ ﭛ ﭜ ﭝ
«و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست» پس در آن هر گونه كه خواهد و به هر نحوي كه اراده كند، تصرف ميكند «و كارها همه به سوي خدا بازگردانده ميشود» هم از اين رو است كه خداي عزوجل از ظلم بينياز است، چراكه تمام آنچه در آسمانها و زمين است، در قبضه اوست و او مرجع همه اموراست.