تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(72 الی76)
تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(72 الی76)
ﭜ ﭝ ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ ﭣ ﭤ ﭥ ﭦ ﭧ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ
«و جماعتي از اهل كتاب گفتند». آنان چنانكه در سبب نزول آمده است؛ رؤسا واشراف يهود بودند كه به فرومايگان قوم خود گفتند: «به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ايمان آوريد و در پايان روز كافر شويد» و بدينسان در وقتي اندك مرتدگرديد «شايد آنان برگردند» يعني: تا مؤمنان در دين خويش به شك بيفتند وبرخي از آنان از اسلام برگردند زيرا آنان از اين ارتداد زودرس شما به اين نتيجه ميرسند كه گويا شما بر چيز باطلي از دينشان آگاهي يافتهايد كه به اين زودي ازآن برگشته ايد بنابراين، در حقانيت دين خويش به شك ميافتند. اين از يكجهت؛ از جهت ديگر، پذيرش اسلام و برگشت فوري از آن، كار را بر كساني كه ميخواهند مرتد شوند، آسان ميسازد زيرا ديگران را ميبينند كه قبل از آنان به ارتداد گراييدهاند.
ولي توطئه اين گروه شياد و مغضوب يهودي كاملا بياثر است زيرا آنان نميدانند كه خداوند دلهاي مؤمنان را بر اسلام پايدار و گامهايشان را در اين راه محكم و استوار گردانيده است، پس هرگز ياوههاي دشمنان خدا، دلها وگامهايشان را متزلزل نميسازد و بادهاي عناد، ارادههايشان را از جا نميجنباند.
ﭮ ﭯ ﭰ ﭱ ﭲ ﭳ ﭴ ﭵ ﭶ ﭷ ﭸ ﭹ ﭺ ﭻ ﭼ ﭽ ﭾ ﭿ ﮀ ﮁ ﮂﮃ ﮄ ﮅ ﮆ ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋﮌ ﮍ ﮎ ﮏ ﮐ
«و جز به كسي كه از دين شما پيروي ميكند، ايمان نياوريد» اين سخن چنان كه دربيان سبب نزول آمده است از جمله سخنان احبار يهود به زيردستانشان بود. يعني: رؤساي يهود به فرومايگانشان گفتند: تصديق و باور راستين خود را فقط به پيروان دين و اهل آيين خود اختصاص دهيد، اما اگر براي مسلمانان، تصديقي هم نشان ميدهيد، اين فقط ظاهرسازي و فريبكارياي بيش نباشد. ابنكثير در تفسير آيهكريمه ميگويد: «يعني: به هيچ كس اطمينان نكنيد و رازتان را جز به پيرواندينتان، با هيچ كس ديگري در ميان نگذاريد و آنچه از علم ميدانيد، برايمسلمانان آشكار نگردانيد زيرا آن را از شما ميآموزند و با شما در آن برابر وهمطراز ميشوند و حتي به وسيله آن بر شما ممتاز نيز ميگردند زيرا آنان شديدا بهايمان خويش پايبند و پايدارند. يا اين كه مسلمانان با تمسك به آنچه كه خود شماگفتهايد، عليه شما دليل و حجت ارائه ميكنند».
«بگو: هرآينه هدايت، هدايت الهي است» يعني: هدايت فقط بهدست اوست والا اگر هدايت مولود و نتيجه شناخت حق ميبود، شما گروه يهود، حق را به خوبيشناختيد، ولي نفسهايتان با شما بر ايمان بهحق همراهي و موافقت نكرد. اين بيان الهي جمله معترضهاي در ميانه سخن رؤساي يهوداست و به دنبال آن ادامه سخنشان در توجيه بازداشتن پيروان خويش از ايمان ميآيد كه گفتند: «نكند بهكسي نظير آنچه به شما داده شده است داده شود، يا در پيشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند» يعني: ما بدان جهت اين نقشه پنهانكاري را كشيدهايم كه از اين كه مسلمانان صاحب نبوت و كتاب شوند، بر آنان رشك ميبريم و داشتن اين فضيلت را برايشان تحمل نميكنيم و ديگر براي اين كه مسلمانان در روز قيامت بهپيشگاه خدا بر ما احتجاج نورزند كه ما در دنيا حق را ميشناختيم، اما از آنپيروي نكرديم. يا آنها ايمان آوردن كساني از ما را كه مسلمان شدهاند و بر اسلامخويش ثابتقدماند، حجت نياورند. «بگو: بيشك فضل بهدست خداست» و ازجمله فضل وي، نبوت و دين اسلام است «آن را به هركس كه بخواهد، ميبخشد» پس هيچكس نميتواند فضل الهي را از كسي بازدارد، يا در بازگردانيدن آن از كسي كه خدا ميخواهد تا بدو رسد، تحكم كند و اين حقيقت مسلمي است كهخداي عزوجل خواسته است تا محمدص و امت ايشان را به اين فضل آشكار؛ يعني اين دين مبين اختصاص دهد «و خداوند گشايشگر داناست» فضل وي بر اهلفضل وسيع و گسترده است و او خود به اهل فضل داناست.
ﮑ ﮒ ﮓ ﮔﮕ ﮖ ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ
«هر كس را كه بخواهد، به رحمت خود مخصوص ميگرداند» به قولي: مراد از رحمت، نبوت است «و خداوند صاحب فضل عظيم است» فضل وي فراگير و بزرگ، و رحمتش بر همه چيز گسترده است.
ﮛ ﮜ ﮝ ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ ﮣ ﮤ ﮥ ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯ ﮰ ﮱﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘ ﯙ ﯚ ﯛ ﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ ﯢ
«و از اهل كتاب كسي هست كه اگر او را بر قنطاري» از طلا «امين شماري، آن را به تو بازميدهد» قنطار: صد رطل است و هر رطل دو كيلو و نيم ميباشد. اين تعبير، كنايه از بسياري مال امانت است. «و از آنان كسي هست كه اگر ديناري» واحد «بهاو امانت دهي، آن را به تو بازنميدهد» اين تعبير، كنايه از قلت مقدار مال امانت وشدت حرص و طمع شخصي است كه امانت بدو سپرده شده. يعني: در ميان اهلكتاب، امانتداراني هستند كه امانت خويش را ميپردازند، هر چند مال امانت بسيار و هنگفت باشد. همچنين از آنان خائناني هستند كه امانت را باز پسنميدهند، هر چند بيارزش و ناچيز هم باشد. و شكي نيست كه هر كس در بسيار امانت نگاهدار باشد، در كم بهطريق اولي امين است، و هر كس در كم خاينباشد، در بسيار به طريق اولي خاين است. آري! اين خاينان حتي يك دينار امانت را باز پس نميدهند؛ «مگر آن كه پيوسته بر سرش ايستاده باشي» يعني: مگر آن كه دائما براي اثبات حق خود با مدرك و گواه، مطالبه مكرر، اعمال فشار، تنگساختن حلقه گريز بر وي و تقاضاي مصرانه حق خود، بر سر وي به پا بايستي «اين بدان سبب است كه آنان گفتند: بر ما در باب اميين هيچ راهي نيست» اميين: قومعرب و ديگر امتهايي اند كه اهل كتاب نيستند. يعني: بر ما در ستمنمودن به آنان وخوردن مالشان هيچ گناه و حرجي نيست، چه آنان در دين با ما مخالفند! عجيبتر اين كه ادعا كردند: دستور اين ستمگري به آنان در كتاب آسمانيشانداده شده است!! «و با اين كه خودشان ميدانند، بر خدا دروغ ميبندند» يعني: اين ياوههايي كه ميگويند، در ديني كه خداوند بر آنان نازل كرده نيست، بلكه تماما ساخته و پرداخته خودشان است، و آنان دانسته بر خداي سبحان دروغ برميبندند.
نقل است كه مردي از ابنعباس پرسيد: هنگامي كه ما به جهاد ميرويم، از اموال اهل ذمه چيزهايي ـ مثلا مرغ ماكيان و گوسفند ـ را براي خود ميگيريم. ابنعباس فرمود: درباره آنچه ميگيريد چه نظري داريد؟ گفت: ميگوييم؛ برما در اين كار هيچ گناهي نيست. ابنعباس فرمود: اين سخن شما همچنان است كه اهل كتاب گفتند: ﴿ ﯗ ﯘ ﯙ ﯚ ﯛ ﴾ (بر ما در خوردن مال اميين هيچگناهي نيست!) بدانيد كه آنها چون جزيه را پرداختند، اموالشان براي شما حلال نيست، مگر به طيب خاطر ايشان.
ﯣ ﯤ ﯥ ﯦ ﯧ ﯨ ﯩ ﯪ ﯫ ﯬ
«نه چنان است» كه ميپندارند و بههم ميبافند، بلكه آنان قطعا بر دروغهايي كه ميبندند و بر حلال شمردن اموال قوم عرب بر خود، مورد بازپرسي و مجازات قرار ميگيرند و چنانچه مال كسي را به ناحق خوردند ـ هر چند آن كس كافر، يامخالف دينشان هم باشد ـ گناه و مسئوليت اين خيانت را برعهده دارند زيرا «هركه به پيمان خود» با حق تعالي «وفا كند» و از او فرمانبرداري كرده و به شريعتش عمل نمايد «و پرهيزگاري نمايد» يعني: مال كسي را به باطل نخورد و حقوق و امانتها رابه اهل آنها بسپارد «بيترديد خداوند پرهيزگاران را دوست دارد» و دوستانش را اكرام ميكند و گرامي ميدارد.

بسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ