تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(55 الی59)
تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(55 الی59)
ﭣ ﭤ ﭥ ﭦ ﭧ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ ﭮ ﭯ ﭰ ﭱ ﭲ ﭳ ﭴ ﭵ ﭶ ﭷﭸ ﭹ ﭺ ﭻ ﭼ ﭽ ﭾ ﭿ ﮀ ﮁ ﮂ
«هنگامي كه خداوند گفت: اي عيسي! من برگيرنده توام» از زمين. ابن كثير ميگويد: «مراد از برگرفتن (وفات) در اينجا، به خواب بردن وي است». آنگاه او در اينباره به آيات و احاديثي استشهاد ميكند، از جمله آيه: ﴿ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ﴾ (اوست ذاتي كه شما را در شب ميميراند) «انعام/60». همچنين به اينحديث شريف كه رسول خداص هرگاه از خواب بيدار ميشدند، ميفرمودند: «الحمدلله الذي أحيانا بعد ما أماتنا...: سپاس خدايي را كه ما را زنده گردانيد بعداز آن كه ميرانيد...». اما قرطبي ميگويد: «صحيح آن است كه حق تعالي، عيسي را بدون وفات و خواب به آسمان برد». طبري نيز همين قول را اختياركرده، از ابن عباس نيز همين قول به صحت رسيده، امام شوكاني نيز بر همين معني تأكيد ميكند و قول صحيح نزد محققان از علما نيز همين است. «و بالابرنده توام بهسوي خويش» در آسمان، و بدينگونه نگهدارنده توام از آسيب كفار واين كه به تو دست يابند، يا تو را به قتل رسانند «و پاك كننده توام از كساني كه كافرشدهاند» يعني: پاك كننده توام از مجاورت با كفار؛ با بالابردنت بهسويآسمان، دور كردنت از آنان و نجات دادنت از آنچه كه تو را بدان متهم ميكردند «و برترگرداننده پيروان تو تا روز قيامت بر كافران هستم» يعني: كساني را كه از تو وپيامت پيروي كردهاند تا روز قيامت بر كافران برتري ميدهم. مراد از ايشان، نخبهياران و پيروان عيسيu هستند كه زياده روي در تقديس وي را به جايي نرساندند كه او را خدا بخوانند. همچنين در اين زمرهاند مسلمانان زيرا ايشان نيز از آنچهعيسي آورد، پيروي نموده و او را ـ بي هيچ غلو و زياده روياي ـ به اوصافيكه سزاوار آن است توصيف كردند. به قولي ديگر معني آيه كريمه اين است: نصاراي پيرو عيسي، پيوسته و مدام بر نسلهاي باقيمانده از يهوديان غالبند زيرا يهوديان به عيسي كفر ورزيدند، و غلبه نصاري بر آنان با قوت و عزت وپيروزي آنهاست ـ والله اعلم. «آنگاه بازگشت شما بهسوي من است و در آنچه در آن اختلاف ورزيديد بين شما داوري ميكنم» در روز قيامت.
ﮃ ﮄ ﮅ ﮆ ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍ ﮎ ﮏ ﮐ
«اما كساني كه كفر ورزيدند، در دنيا و آخرت به سختي عذابشان ميكنم» در دنيا؛ باكشتن و اسير ساختن و به دار مجازات آويختن و در آخرت؛ با عذاب آتش «و ياوراني ندارند» تا آنان را از اين عذاب سخت برهاند.
ﮑ ﮒ ﮓ ﮔ ﮕ ﮖ ﮗﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ
«و اما كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند، خداوند مزدشان رابهتمامي» يعني: به طور كامل و فراهم شده «به آنان ميدهد» با نيلشان به سعادت و آرامش در دنيا و بهشت در آخرت «و خداوند بيدادگران را دوست ندارد» اين، كنايه از خشم خداوند متعال بر آنهاست.
ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ ﮣ ﮤ ﮥ
اي محمدص! «اينهاست» اشاره به اخبار عيسي و ديگران است كه بيانشد «كه ما آن را از آيات و ذكر حكيم بر تو ميخوانيم» مراد از «ذكر حكيم» قرآنكريم است كه دربرگيرنده حكمتها و آيات محكمي است كه هيچ خللي در آنهانيست.
در بيان سبب نزول آيه كريمه از ابنابي حاتم روايت شده است: راهبان نجران نزد رسول خداص آمدند، پس يكي از آنها از رسول خداص پرسيد: «پدرعيسي كيست؟» و عادت رسول خداص اين بود كه در پاسخ دادن شتاب نميكردند و منتظر ميماندند تا از جانب پروردگارشان به ايشان چه ميرسد. همانبود كه اين آيه كريمه نازل شد.
در تفسير «معارف القرآن» آمده است: «لازم بود كه احوال و خدمات حضرت عيسي براي امت اسلام بهگونهاي واضح بيان شود تا به هنگام نزول ايشان، هيچ شك و ترديدي براي اين امت باقي نماند. البته در اين باره، حكمتها ومصالح فراواني نهفته است، از جمله:
1 ـ اگر شناخت حضرت عيسي براي امت اسلامي محدود و كم باشد، امت اسلامي به هنگام نزول ايشان دچار ترديد خواهد شد و تصور خواهد كرد كه حضرت عيسي به آنان ربطي ندارد و چگونه ممكن است كه به كمك ايشان بشتابد؟
2 ـ هر چند حضرت عيسي به هنگام نزول در آخرالزمان به عنوان رسول و نبي تشريف نميآورد ولي او از منصب نبوت و رسالت معزول نشده، بلكه به عنوان خليفه رسول اللهص جهت رهبري امت تشريف ميآورد؛ مانند آنكه والي ناحيهاي براي انجام مأموريت به منطقه ديگري برود كه از واليگري منطقه خويش معزول نيست. لذا همان گونه كه در زمان حيات نخست ايشان، انكار نبوتش كفر به شمار ميرفت، در آن هنگام نيز انكار نبوتش كفر خواهد بود. لذا امت مسلمان كه از قبل بر اساس اشارات قرآن به نبوت او ايمان آورده بود، اگر هنگام نزول او را نشناسد، در انكار مبتلا ميشود. بنابراين، علايم و صفات او بيش از حد، نياز بهتوضيح داشت.
3 ـ واقعه نزول عيسي در آخر عمر جهان بهوقوع ميپيوندد. اگر احوال و علايم او مبهم ميبود، امكان داشت كه كسي ديگر مدعي شود كه من مسيح پسر مريم هستم؛ لذا بهوسيله همين علايم است كه چنين مدعياني محكوم بهشكستاند، چنانكه در هندوستان شخصي بهنام ميرزا احمدقادياني مدعي شد كه من مسيح موعودم و علماي امت بر اساس همين علايم، قول او را رد كردند».
ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬﮭ ﮮ ﮯ ﮰ ﮱ ﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ
مفسران در بيان سبب نزول آيه كريمه ميگويند: هيأت نمايندگي نصاراي نجرانبه رسول خداص گفتند: چرا تو رفيق ما عيسي را دشنام ميدهي؟ رسولخدا «فرمودند: مگر من در حق او چه ميگويم؟ گفتند: ميگويي او بنده خداست! رسول خداص فرمودند: آري! او بنده خدا و كلمه اوست كه او را بر دوشيزه باكره القا كرد. آنها خشمگين شدند و گفتند: آيا تا كنون انساني را ديدهاي كه بدون پدر آفريده شدهباشد؟ اگر راست ميگويي نظير او را به ما معرفي كن.همان بود كه خداوند متعال نازل فرمود: «به راستي مثل عيسي در نزد خدا همچون مثل آدم است» در اين كه عيسي هم مانند آدم بدون پدر آفريده شد، بلكه حتي آفرينش آدم از آفرينش عيسي نيز شگفت انگيزتر است زيرا آدم بدون پدر و مادر آفريده شد، چرا كه حق تعالي «او را از خاك آفريد، سپس بدو گفت: موجود شو، پس بيدرنگ موجود شد» همچنين است عيسي كه خداوند به اوگفت: بدون پدر موجود شو، و او موجود شد. لذا شما چگونه او را به خدايي ميگيريد، درحاليكه اقرار داريد به اين كه آدم بشري است مخلوق؟ پسعيسي نيز همچنين است، بلكه حتي او به مخلوق بودن اولي است. مثل: عبارت از شأن و وضع عجيب و حيرتآور است. آري! تشبيه عيسي به آدم، از باب تشبيه امري عجيب به امري عجيبتر از آن ميباشد تا بدين وسيله اين مثل درنفسهاي بشري اثري بيشتر گذاشته و سخن خصم را قاطعانهتر در هم بكوبد.