تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(50 الی54)
تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(50 الی54)
ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯ ﮰ ﮱ ﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗﯘ ﯙ ﯚ ﯛ ﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ
«و» عيسي گفت: آمدهام تا «تصديقكننده تورات باشم كه پيش از من» نازل شده «است» يعني: از آنجا كه تورات به بعثت عيسي بشارت داده و اوصاف وي را بيان كرده است، پس بعثت عيسي در حقيقت، تصديقي برايتورات است. يادآور ميشويم كه عيسي احكام تورات را در آن چيزهايي كه به نسخ آنها مأمور نشده بود، رعايت ميكرد، كه اين خود در راستاي تصديق تورات قرار داشت «و تا پارهاي از آنچه را كه بر شما حرام شده، براي شما حلالكنم» يعني: همچنان برانگيخته شدم تا بعضي از آن چيزهايي را كه خداوند درتورات بر شما حرام گردانيده بود، چون چربي حيوانات و هر حيوان داراي ناخن وغير آن از محرماتي را كه خداوند به منظور تنبيه بنياسرائيل، با تحريم آنها برآنان سخت گرفته بود، بر شما حلال گردانم. بعضي گفتهاند: فقط چيزهايي بر يهوديان حلال گردانيده شد كه نه تورات، بلكه احبار يهود خود بر آنان حرام ساخته بودند «و از جانب پروردگارتان براي شما معجزهاي آوردهام، پس از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت كنيد» در دينم، كه عقيده به توحيد و يگانگي حق تعالياست.
ﯡ ﯢ ﯣ ﯤ ﯥﯦ ﯧ ﯨ ﯩ ﯪ
«بيگمان، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه راه راست همين است» و تمام پيامبران بر پيمودن اين راه اتفاق نظر دارند.
به اين ترتيب، عيسي صراحتا اعلام كرد كه پروردگارشان نيست، لذا زيادهروي نصاري در مورد وي بعد از بردنش به آسمان و ادعاي اين كه او يكي از سهخدا ميباشد، يك بهتان بيش نيست، بلكه عيسي خود گفت: من نيز بندهخدايم، چنانكه شما همگي بندگان خدا هستيد، پس ديگر چرا نصاري عيسي را به خدايي ميگيرند؟
ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ ﯵﯶ ﯷ ﯸ ﯹ ﯺ ﯻ ﯼ ﯽ ﯾ ﯿ ﰀ ﰁ
«پس چون عيسي از آنان احساس كفر كرد» يعني: دانست به علمي كه در آن هيچ شبههاي نيست، همچون دريافت آنچه كه به وسيله حواس درك ميشود. بهكار گرفتن «احساس» در ادراك امور معنوي، مجاز است نه حقيقت، آري! اودر اين هنگام «گفت: انصار من در راه خدا چه كسانياند؟» انصار: جمع نصير، بهمعني ياران و ياوران است. يعني: ياران من در دعوت بهسوي خداوند ورساندن پيام وي به مردم چه كساني اند؟ «حواريون» كه دوازده مرد از شاگردان ومقربان نزديك عيسي بودند «گفتند: ما انصار خدا هستيم» يعني: ما ياوران دينخدا و پيامبرانش هستيم. حواري: در لغت به معني يار و ياور است «به خدا ايمان آوردهايم و گواه باش كه ما تسليم هستيم» يعني: اي عيسي! تو در روز قيامت براي ما گواهي بده كه ما در ايمانمان مخلص و وفاكيش و در برابر خواسته تو فرمانبردار و منقاد بودهايم. در حديث شريف به روايت بخاري و مسلم آمده است: «رسول خداص چون در روز احزاب داوطلب خواستند، زبير داوطلب ميدانشد، بار ديگر داوطلب خواستند، باز هم او داوطلب شد، در اين اثنا فرمودند: براي هر پيامبري حواريي است و حواري من زبير است».
ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖ ﭗ ﭘ ﭙ ﭚ
حواريون در ادامه گفتند: «پروردگارا! به آنچه نازل كردهاي ايمان آورديم و ازپيامبرت پيروي كرديم، پس ما را در زمره گواهان» بر وحدانيت خويش و تصديق پيامبرت «بنويس» و قرار بده.
ﭛ ﭜ ﭝﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ
«و» كساني كه عيسي از آنان احساس كفر كرد، يعني كفار بنياسرائيل «مكر ورزيدند» مكر: تدبيري پنهاني است كه شخص مكر شده را به ورطههايي ميافگند كه در محاسبهاش قرار نداشته است و استعمال آن در توطئه و برنامهريزي بد و فتنهگرانه غالب شده است «و خداوند هم مكر در ميان آورد» و مكر وي استدراج[5] وي براي بندگان از جايي است كه نميدانند. بعضي گفتهاند: مكر خدا در اينجا؛ عبارت از افگندن شباهت عيسي بر يكي از حواريون و بالابردن خود عيسي بهسوي آسمان بود، بهطوري كه لشكريان كفر كه به قصد كشتنعيسي به محل اقامت وي آمدند، همان حواريي را كه شبيه عيسي بود، گرفته او را كشتند و به دار آويختند و گمان كردند كه عيسي را كشته و به دارآويختهاند «و خداوند بهترين مكركنندگان است» يعني: او در مكرورزي از آنان قويتر، در تدبير و برنامهريزي از آنان نافذتر و بر رساندن ضرر به آنان كه بخواهد ـ از جايي كه آنها هرگز حساب آن را هم نكردهاند ـ نيرومندتر است، اما جز با مكركنندگان مكر نميكند.