تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(7 الی 10)
تفسیر قرآن کریم سوره آل عمران آیات(7 الی 10)
ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ ﮣﮤ ﮥ ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯ ﮰ ﮱﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘﯙ ﯚ ﯛ ﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ ﯢ ﯣﯤ ﯥ ﯦ ﯧ ﯨ ﯩ ﯪ
«اوست كسي كه كتاب» قرآن «را بر تو نازل كرد كه بخشي از آن آيات محكماست» محكم: آيهاي است كه بهسبب وضوح و روشنياش احتمال بيش از يك وجه تفسيري را ندارد، لذا صرف توجه به آن، مفيد فهم معني مورد نظر از آن ميباشد، پس در آن امكان تغيير و تحريف از معني و وجه حقيقي آن وجود ندارد«آنها امالكتاب اند» يعني: آيات محكم، اصل و اساس قرآنند كه مبنا و تكيهگاهآن قرار ميگيرند پس هرآنچه كه به ظاهر با آيات محكم مخالف باشد، به سويآنها برگردانده ميشود تا وجه و معني حقيقي آن دانسته شود. ابنكثير ميگويد:«آيات محكم؛ حجت پروردگار، پناهگاه بندگان و دفعكننده دشمنانند كه هرگزاز آن معانياي كه براي آنها وضع شدهاند، قابل تحريف و تغيير نميباشند». «وبخش ديگر متشابهات است» متشابه: آيهاي است كه امكان دگرگون ساختن وتحريف و تأويل در معني آن وجود دارد و اين تشابه، يا از خفا و عدم واضحبودن معني مراد، يا وجود احتمالات متعدد در آن و يا تردد در ميان چند وجهتفسيري ناشي ميشود، همچون حروف مقطعه اوايل برخي از سورهها. قرطبيميگويد: «متشابه چيزي است كه خداوند علم آن را به خودش منحصرگردانيده و كسي از مخلوقاتش را بر آن آگاه نساخته است، همچون وقت برپاييقيامت و مانند آن از امور غيب».
علت وجود آيات متشابه در قرآن كريم ـ با علم به اين كه قرآن به عنوانهدايتگر مردم نازل شده ـ همانا متمايز ساختن مؤمنان راستين از افراد سست ايمانو روشن ساختن فضيلت راسخان در علم، يعني كسانياست كه در آيات الهيانديشه، تدقيق و پژوهش ميكنند و از كژروي در قرآن ميپرهيزند.
«اما آنان كه در دلهايشان زيغ است» زيغ: ميل و انحراف از حق است. آري! آنان «براي فتنهجويي» يعني: فتنهانگيزي و گمراه كردن مردم در دينشان و پوشانيدن حقيقت بر آنان «و در طلب تأويل آن» يعني: طلب تأويل آيات متشابه بر وجهي كه دلخواهشان و موافق با مذاهب فاسدشان است «از متشابه آن پيروي ميكنند» يعني: به متشابهات قرآن چنگ ميزنند و بهوسيله آنها در مؤمنان شكو ترديد بر انگيخته و آن متشابهات را در بدعتي كه برآن قراردارند، دليل وتكيهگاه خويش ميگردانند «حال آن كه تأويل آن» آيات متشابه «را جز خداوند و راسخان در علم نميدانند» يعني: راسخان و ريشهداران در علم نيز، تأويلمتشابهات را ميدانند، در حاليكه: «ميگويند: به آن ايمان آورديم» يعني: به همهقرآن ـ اعم از محكم و متشابه آن ـ ايمان آورديم «همه از جانب پروردگار ما است» يعني: از آنجا كه همه قرآن از بارگاه پروردگار متعال است، پس اختلافيدر آن نيست بنابراين، ما به همه آن ايمان داشته، متشابه آن را كه احتمالات متعددي دارد، بهسوي محكم آن كه احتمالي جز حق را ندارد، برميگردانيم وارجاع ميدهيم و بدينوسيله است كه معني مراد از متشابه نيز بر ما روشن ميشود. ابنعباسt ميگويد: «من از كساني هستم كه تأويل متشابهات را ميدانند». سخن ابن عباسt عين حقيقت است زيرا در حديث شريف آمده است كه رسولخدا «در حق وي چنين دعا كردند: «اللهم فقهه في الدين وعلمه التأويل: خدايا! او را در دين فقيه و دانا كن و تأويل را به او بياموز».
به قوليديگر، معناي: ﴿ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘﯙ ﯚ ﯛ ﯜ ﯝ...﴾ ايناست: تأويل متشابه را جز خدا هيچ كس ديگر، حتي راسخان و ثابتقدمان درعلم هم نميدانند. بنابراين قول، در قرائت، بر كلمه «الله» وقف ميشود و در اينصورت، عبارت: ﴿ﯚ ﯛ ﯜ...﴾ جمله مستأنفه مستقلي است كه معني آنچنين ميشود: «راسخان در علم ميگويند: ايمان آورديم به اين كه متشابه ازبارگاه خداوند است و ما معني و تأويل آن را نميدانيم». بر اساس اين قول؛ مراد از متشابه: مسائلي چون وقت برپايي قيامت، ماهيت روح و مانند آن از اموري است كه بشر آنها را نميداند «و جز خردمندان كسي پند نميگيرد».
در حديث شريف آمده است كه رسول خداص از راسخان در علم مورد سؤالقرار گرفتند، در پاسخ فرمودند: «مَن برت يمينه، وصدق لسانه واستقام قلبه ومن عفَّ بطنه و فرجه، فذلك منالراسخين في العلم: كسي كه به راستي و درستي سوگندخورد، زبان او راست گويد، قلب او مستقيم باشد و كسي كه عفت را در شكم وفرج خود نگاه دارد، او از راسخان در علم است». همچنين در حديث شريف آمدهاست كه رسول خداص اين آيه كريمه را تلاوت نمودند، آنگاه فرمودند: «چونكساني را ديديد كه در قرآن مجادله ميكنند، آنان همان كساني هستند كه در اينآيه كريمه مورد نظر خداوند ميباشند [يعني فتنهگرند] پس از آنان حذركنيد». همچنين در حديث شريف به روايت امام احمد از ابوامامهt آمده است كهرسولخدا «در تفسير: ﴿ ﮥ ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬ ﮭ﴾ فرمودند:«هم الخوارج: آن (منحرفان كج رو) خوارج اند». ابنكثير ميگويد: «اينحديث، اگر هم حديث موقوف ـ يعني سخن صحابي باشد ـ معني آن صحيحاست زيرا اولين بدعتي كه در اسلام پديد آمد، فتنه خوارج بود».
حق تعالي در آيه ديگري قرآن را تماما محكم معرفي نموده است: ﴿ ﮖ ﮗ ﮘ﴾ «اين كتابي است كه آيات آن تماما محكم گردانيده شده است» [هود/ 1]. مراد از آن اين است كه قرآن كلامي است بر حق، داراي الفاظي فصيح ومعانياي صحيح كه در آن هيچ عيب و نقصي وجود ندارد. در آيه ديگري تمامقرآن متشابه معرفي شده: ﴿ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ ﴾ «خداوند بهترينكلام را نازل فرمود كه تماما متشابه است» [زمر/23]، به اين معني كه برخي از آيات قرآن با برخي ديگر در زيبايي، راستي، هدايتگري و سالم بودن از تناقض، متشابه و همانند است، لذا معني اين دو آيه كريمه با آيه مورد بحث ما در اينجا درتضاد نيست و ميان آيات هيچگونه تعارضي وجود ندارد.
اين آيه كريمه درباره نصاراي نجران نازل شد كه ميگفتند: «خداوند وقتي ازخودش در قرآن سخن ميگويد، صيغه جمع: «نحن: ما»، و «انا: ما» را بهكارميبرد، و اين ضماير براي جمعاند، لذا خداوند سوم سه خداست». پاك و برتراست خداي سبحان از آنچه ميگويند. پس خداي متعال آنان را به برگردانيدن اين موارد بهسوي آيات محكم خويش دستور داد، چون آيه: ﴿ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﴾ (بگو: الله يگانه است)، و آيه: ﴿ ﭸ ﭹ ﭺ ﭻ ﴾ (جز اين نيست كهخداوند يگانه است).
ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ ﯵ ﯶﯷ ﯸ ﯹ ﯺ ﯻ
سپس خداوند متعال از راسخان در علم چنين خبر ميدهد: آنان چون پيروان متشابه و كژروان از راه راست را ميبينند، چنين دعا ميكنند: «پروردگارا! پس از آن كه ما را هدايت كردي» بهسوي حق «دلهايمان را دستخوش انحراف نگردان» يعني: دلهايمان را با پيروي نمودن از متشابهات منحرف نگردان، چنانكه دلهايكساني كه از متشابهات پيروي ميكنند، منحرف گرديده است. در حديث شريف به روايت عايشه رضی الله عنها آمده است كه رسول خداص اين دعا را بسيارميخواندند: «يا مقلب القلوب ثبت قلبي على دينك: اي گرداننده دلها! دلم را بردينت پايدار بدار». «و رحمتي» بزرگ و وسيع فقط «از جانب خود بر ما ارزاني دار، هرآينه تو خود بخشندهاي» و براي هركس كه خواهي، بخششي فراوان عنايتميكني. در حديث شريف به روايت سعيدبن مسيب از عايشه رضيالله عنها آمدهاست كه رسول خداص چون شبانگاه از خواب بيدار ميشدند؛ اين دعا راميخواندند: «لا إله إلا أنت سبحانك، أستغفرك لذنبي، واسألك رحمتك، اللهم زدني علما ولا تزغ قلبي بعد إذ هديتني، وهب لي من لدنك رحمة، إنك أنت الوهاب»[1].
ﯼ ﯽ ﯾ ﯿ ﰀ ﰁ ﰂ ﰃﰄ ﰅ ﰆ ﰇ ﰈ ﰉ ﰊ
همچنان راسخان در علم چنين دعا ميكنند: «پروردگارا! تو گردآورنده مردماني» يعني: برانگيزاننده و زندهكننده و گردهم آورنده آناني «در روزي» يعني: برايحساب روزي «كه هيچ شكي در آن نيست» كه همانا روز قيامت است و در وقوع آن و وقوع حساب و جزا در آن، هيچ شكي نيست «قطعا خداوند در وعده خلاف نميكند» يعني: اي معبود برحق من! وفا به عهد لايق شأن توست و در اين امرشكي نيست. اين دعا خود ميرساند كه هم و غم راسخان در علم، كار آخرت وفكر و سوداي آن است.
ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖ ﭗ ﭘ ﭙ ﭚ ﭛ ﭜﭝ ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ
«در حقيقت كساني كه كفر ورزيدند، اموال و فرزندانشان چيزي از عذاب الهي را ازآنان دفع نميكند» يعني: اموال و فرزندانشان نميتوانند در نزد خداوند سودي به آنان رسانده و آنان را از عذاب الهي نجات دهند «و آنان خود، هيزم جهنماند» يعني: آتشانگيز جهنماند كه جهنم با سوختن آنها شعلهور ميشود.