تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(216 الی 218)

Free Image Hosting pictures upload


ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ  ﭕ  ﭖﭗ ﭘ ﭙﭚ  ﭛ ﭜ ﭝ ﭞﭟ ﭠ ﭡ ﭢ ﭣ ﭤ ﭥ  ﭦﭧ  ﭨ ﭩ ﭪﭫ   ﭬ ﭭ

«بر شما جهاد فرض‌ شده‌ است‌» و اين، يكي‌ از موارد آزمون‌ شماست‌. مراد از جهاد در اينجا، جنگ‌ مسلحانه‌ با كفار است‌ «و آن‌ براي‌ شما ناخوشايند است‌» كره: مشقتي‌ است‌ كه‌ خوشايند نفسها نيست‌. آري‌! جهاد مشقت‌آميز است‌ زيرا مستلزم‌ صرف‌ مال‌ و صرف‌ جان‌ و جدايي‌ از خانه‌ و خانواده‌ مي‌باشد «و چه‌ بساچيزي‌ را ناخوش‌ داشته‌ باشيد، در حالي‌ كه‌ آن‌ به‌ سود شما باشد» همانند جهاد، كه‌ چه ‌بسا در آن‌ پيروز و فاتح‌ شده، هم‌ به‌ غنيمت‌ مي‌رسيد و هم‌ به‌ اجر و پاداش‌ الهي ‌و كساني‌ هم‌ كه‌ كشته‌ مي‌شوند، به‌ فيض‌ شهادت‌ نايل‌ مي‌گردند «و چه ‌بسا چيزي‌ را خوش‌ داشته‌ باشيد» چون‌ استراحت‌ و ترك‌ جهاد «در حالي‌ كه‌ آن‌ به‌ زيان‌ شما باشد» زيرا در آن‌ صورت، دشمن‌ بر شما چيره‌ شده‌ و مغلوبتان‌ مي‌كند و دردرون‌ خانه‌ و عمق‌ سرزمينتان‌، قصد جان‌ و مال‌ و ناموستانرا كرده‌ و شما را باسختي‌ها و مصايبي‌ روبرو مي‌سازد كه‌ بسيار سخت‌تر از جهادي‌ است‌ كه‌ شما آن‌ را ناخوش‌ مي‌داريد و اين‌ افزون‌ بر منافع‌ كوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌ ديگري‌ است‌ كه‌ آنها را با ترك‌ جهاد از دست‌ مي‌دهيد «و خداوند مي‌داند» كه‌ صلاح‌ و رستگاري‌ شما در چيست‌ «و شما نمي‌دانيد».

ابن‌عباس‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ مي‌گويد: «چون‌ جهاد بر مسلمانان‌ فرض‌ شد، اين‌ كار بر آنان‌ سخت‌ و دشوار آمد و آن‌ را ناخوش‌ داشتند، پس‌ آيه‌كريمه‌ نازل‌ گرديد». عكرمه‌ مي‌گويد: «بعد از نزول‌ اين‌ آيه‌ كريمه‌، محبت‌ جهاد در دلهاي‌ مسلمانان‌ ريشه‌دار شد». ابن‌ شهاب‌ زهري‌ مي‌گويد: «جهاد، فريضه‌اي ‌برگردن‌ همه‌ آحاد امت‌ است، چه‌ آنان‌ كه‌ در ميدان‌ جهادند و چه‌ آنان‌ كه‌ درمنازل‌ خود هستند زيرا كسي‌كه‌ در خانه‌ خود نشسته‌ است، اگر به‌ كمك‌ فراخوانده‌شد، بايد كمك‌ كند و اگر از وي‌ فريادرسي‌ شد، بايد به‌ فرياد برسد و اگر به‌ او فرمان‌ رفتن‌ به‌ جهاد داده‌ شد، بايد عازم‌ جهاد شود و اگر هم‌ به‌ او نيازي‌ نبود، درخانه‌ خويش‌ مي‌نشيند». يعني: حقيقت‌ امر چنين‌ است‌ و چنين‌ بايد باشد. از اين‌جهت‌ در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است: «من‌ مات‌ ولم‌ يغز و لم‌ يحدث‌ نفسه‌ با الغزو مات‌ ميته‌ جاهليه‌: هر كس‌ بميرد، در حالي‌ كه‌ جهاد نكرده‌ و در انديشه‌ و نهاد خويش‌ هم‌انديشه‌ و نيت‌ جهاد را نداشته، به‌ مرگ‌ جاهليت‌ مرده‌ است‌». جمهور علما بر آنندكه‌ جهاد - به‌ حسب‌ نياز يا به‌ حسب‌ حال‌ - بر تمام‌ مسلمانان‌ فرض‌ عين‌ است، بدين‌ ترتيب‌ كه‌ اگر غلبه‌ با اسلام‌ بود، جهاد فرض‌ كفايه‌ است‌ و اگر غلبه‌ با دشمن‌بود، جهاد تا تحقق‌ پيروزي‌ فرض‌ عين‌ است‌.

 

ﭮ ﭯ ﭰ  ﭱ ﭲ ﭳﭴ ﭵ ﭶ ﭷ ﭸﭹ ﭺ ﭻ ﭼ ﭽ  ﭾ ﭿ ﮀ ﮁ ﮂ ﮃ ﮄ ﮅ  ﮆ ﮇﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌﮍ ﮎ ﮏ ﮐ ﮑ ﮒ ﮓ ﮔ ﮕ ﮖﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ ﮞﮟ ﮠ ﮡ  ﮢ ﮣ ﮤ ﮥﮦ ﮧ ﮨ ﮩﮪ  ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ

«از تو» اي‌ پيامبرص! «درباره‌ جنگ‌ در ماه‌ حرام‌ مي‌پرسند» كه‌ حکم‌ آن‌چيست‌؟ «بگو: جنگيدن‌ در آن‌ گناهي‌ بزرگ‌ است‌» و كاري‌ نارواست‌ «اما بازداشتن ‌از راه‌ خدا و كفرورزيدن‌ به‌ خداوند و بازداشتن‌ از مسجدالحرام‌ و راندن‌ اهل‌ آن، در نزدخداوند نارواتر است‌» كه‌ كفار مكه، همه‌ اين‌ اعمال‌ را مرتكب‌ مي‌شدند «و فتنه‌ از كشتار بزرگتر است‌» مراد از فتنه‌ در اينجا: واداشتن‌ و برانگيختن‌ مستضعفان‌ مؤمن ‌به‌ ترك‌ دينشان‌ با آزار و شكنجه‌ است، كه‌ اين‌ بزرگتر از كشتن‌ آنهاست‌ - اگرحتي‌ آنان‌ را مي‌كشتند «و اينان‌ همچنان‌» مستمرا «با شما كارزار مي‌كنند» ودشمني‌ مي‌ورزند «تا اگر بتوانند» زمينه‌ را براي‌ آن‌ آماده‌ كنند كه‌ «شما را از دينتان‌ برگردانند» به‌ سوي‌ كفر «و هر كس‌ از شما كه‌ از دينش‌ برگردد و درحال‌ كفربميرد، اعمالش‌ در دنيا و آخرت‌ باطل‌» و تباه‌ «شده‌ است‌» بايد دانست‌ كه‌ در دنيا برمرتد حكم‌ مسلمان‌ جاري‌ نمي‌شود و او - چنانچه‌ بر كفر بميرد - چيزي‌ از ثواب ‌آخرت‌ را نيز كه‌ اسلام‌ ايجادكننده‌ آن‌ است‌، به‌ دست‌ نمي‌آورد «و اينان‌ دوزخي‌اند و جاودانه‌ در آنند».

مفسران‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ گفته‌اند: رسول‌ خداص دو ماه‌ قبل‌ از غزوه‌ بدر، سريه‌اي‌ را به‌ فرماندهي‌ عبدالله بن‌جحش‌ براي‌ ترصد (كمين) كارواني‌ از قريش‌ اعزام‌ كردند، آنها با كاروان‌ «عمروبن‌ حضرمي‌» كه‌ از طايف‌ به‌ مقصد مكه‌ روان‌ بود، روبرو شدند، شب‌ اول‌ ماه‌ رجب‌الحرام‌ بود، اما مسلمانان‌از حلول‌ ماه‌ حرام‌ آگاه‌ نبودند، پس‌ به‌ آن‌ كاروان‌ حمله ‌برده‌ عمروبن‌ حضرمي‌ راكشتند و اموال‌ كاروان‌ را به‌ غنيمت‌ گرفتند و چون‌ نزد رسول‌ خداص آمدند، آن‌حضرت‌ص به‌ آنها فرمود: «سوگند به‌ خدا كه‌ من‌ شما را به‌ جنگيدن‌ در ماه‌ حرام‌ دستور نداده‌ بودم‌». آن‌ حضرتص، غنايم‌ را نيز از ايشان‌ تحويل‌ نگرفتند. ازسوي‌ ديگر، مشركان‌ هم‌ اين‌ موضوع‌ را دست‌آويز خويش‌ قرار داده، پيامبرص رامورد سرزنش‌ قرار مي‌دادند كه‌ مقدسات‌ را زير پا مي‌گذارد و حرمتها را مي‌شكند! همان‌ بود كه‌ آيه‌كريمه‌ نازل‌ شد. آن‌گاه‌ رسول‌ خداص غنايم‌ را تحويل‌ گرفتند.

آيه‌ كريمه‌ بر حرمت‌ جنگ‌ در ماههاي‌ حرام‌ دلالت‌ مي‌كند، ليكن‌ جمهور علمابر آنند كه‌ حكم‌ اين‌ آيه‌ كريمه‌ به‌ آيه‌ (5) از سوره‌ «توبه‌» منسوخ‌ شده‌، لذاجنگيدن‌ با مشركان‌ در ماههاي‌ حرام‌ مباح‌ است‌. چنانچه‌ رسول‌ خداص خود با قبيله‌ هوازن‌ در حنين‌ و با قبيله‌ ثقيف‌ در طايف‌ جنگيدند و اين‌ در ماه‌ حرام‌ بود.

بيان‌ برخي‌ از احكام:

1- مالك‌ و ابوحنيفه‌ بر آنند كه‌ ارتداد هدر دهنده‌ و از بين‌برنده‌ اعمال‌ نيك‌است، حتي‌ اگر مرتد مجددا به‌ اسلام‌ برگردد. ولي‌ شافعي‌ مي‌گويد: هدر رفتن‌عمل‌ مرتد، مشروط به‌ آن‌ است‌ كه‌ او بر كفر بميرد.

2- حنفي‌ها بر آنند كه‌ مستحب‌ است‌ تا مرتد به‌ توبه‌ فرا خوانده‌ شود و اسلام‌ بروي‌ عرضه‌ گردد، ليكن‌ اين‌ كار واجب‌ نيست، اما جمهور فقها بر آنند كه ‌فراخواندن‌ وي‌ به‌ توبه‌ قبل‌ از كشتنش‌ - تا سه‌ بار - واجب‌ است‌.

3- ميراث‌ مرتد: از نظر ابوحنيفه: آنچه‌ كه‌ مرتد در حال‌ ارتداد خويش‌ به‌ دست‌آورده‌ است، مال‌ «في‌ء» است‌ و به‌ بيت‌المال‌ مربوط مي‌شود، ولي‌ آنچه‌ كه‌ در حال‌ اسلام‌ به‌ دست‌ آورده‌ و سپس‌ مرتد شده، به‌ ورثه‌ مسلمانش‌ تعلق‌ مي‌گيرد. اما مالك‌، شافعي‌ و احمد بر آنند كه‌ ميراث‌ وي‌ در هر حال‌ متعلق‌ به‌ بيت‌المال‌ مي‌باشد.

 

ﮯ ﮰ ﮱ ﯓ  ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘ ﯙ ﯚ ﯛ  ﯜﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ

«آنان‌ كه‌ ايمان‌ آوردند» و بر ايمانشان‌ پايداري‌ كرده‌اند «و كساني‌ كه‌ در راه‌ خدا» از دار كفر به‌ سوي‌ دار اسلام‌ «هجرت‌» كرده‌اند «و» آنان‌ كه‌ «جهاد كرده‌اند، به‌ رحمت‌ الهي‌ اميدوارند و خداوند آمرزگار مهربان‌ است‌».

علما در بيان‌ احكام‌ گفته‌اند: از علت‌ فرضيت‌ هجرت‌ چنين‌ دانسته‌ مي‌شود كه ‌هر جا و هر گاه‌ كه‌ اين‌ علت‌ در هر زمان‌ و مكاني‌ تكرار شد، هجرت‌ بر مسلمان‌ فرض‌ است، پس‌ براي‌ هيچ‌ مؤمني‌ جايز نيست‌ كه‌ در سرزميني‌ كه‌ در آن‌ به‌ خاطر دين‌ و عقيده‌ و عملش‌ مورد آزار و تحت‌ فشار قرار مي‌گيرد، اقامت‌ گزيند.

بيان‌ سبب‌ نزول‌: اين‌ آيه‌ كريمه‌ درباره‌ سريه‌ (گروه) عبدالله بن‌ جحش‌ نازل‌ شد زيرا ايشان‌ گفتند: يا رسول‌الله! آيا مي‌توانيم‌ اميدوار باشيم‌ كه‌ حمله‌ به‌ كاروان ‌حضرمي‌ براي‌ ما غزوه‌اي‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد كه‌ در آن‌، مستحق‌ دريافت‌ اجر مجاهدان‌ باشيم‌؟ همان‌ بود كه‌ خداوند از اين‌ حقيقت‌ كه‌ ايشان‌ به‌دليل‌ ايمان، هجرت‌ و جهاد خويش‌، بايد اميدوار پاداش‌ الهي‌ باشند، خبر داد.