تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(190 الی 194)

Free Image Hosting pictures upload


ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ   ﯵ ﯶﯷ ﯸ  ﯹ ﯺ ﯻ ﯼ ﯽ  

«و در راه‌ خدا» يعني: در راه‌ برتري‌ دين‌ خدا و اعلاي‌ كلمه‌ وي‌ «با كساني‌كه‌ با شما مي‌جنگند، بجنگيد ولي‌ ستمكار» و آغازگر جنگ‌ «نباشيد زيرا خداوند تجاوزكاران‌ را دوست‌ نمي‌دارد» و دوستي‌ خداوند بزرگ‌ نسبت‌ به‌ بنده‌؛ اراده‌ خير وثواب‌ براي‌ اوست‌. چون‌ اين‌ آيه‌ كريمه‌ نازل‌ شد، رسول‌ خداص با كساني‌كه‌ سرجنگ‌ با ايشان‌ داشتند، مي‌جنگيدند و از كساني‌كه‌ با جنگ‌ متعرض‌ ايشان ‌نمي‌شدند، دست‌ نگه‌ مي‌داشتند تا اين‌ كه‌ آيه‌ (5) از سوره‌ «توبه‌» نازل‌ شد وفرمان‌ داد: (و چون‌ ماههاي‌ حرام‌ به‌سر آمد، آن‌گاه‌ مشركان‌ را هرجا كه‌ يافتيد، بكشيد... ). بعضي‌ گفته‌اند: «و لا تعتدوا» به‌ معناي‌ نهي‌ از تجاوز در اثناي‌ جنگ‌ ونهي‌ از قتل‌ زنان‌ و كودكان‌ و پيرمردان‌ غير محارب‌ است‌.

علما درباره‌ مشروعيت‌ جنگ‌ در اسلام‌ گفته‌اند: قبل‌ از هجرت، جنگ ‌مسلحانه - با آيات‌ بسياري‌ - ممنوع‌ بود، سپس‌ خداوند آن‌ آيات‌ را در مدينه ‌منسوخ‌ گردانيد. ابوبكرصديق‌ روايت‌ مي‌كند: اولين‌ آيه‌اي‌ كه‌ در باره‌ صدوراذن‌ جنگ‌ نازل‌ شد؛ آيه‌ (39) از سوره‌ «حج‌» بود: ﴿ ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕﭖﭗ ﭘ ﭙ ﭚ  ﭛ كه‌ تفسير آن‌ در جاي‌ خود مي‌آيد. ليكن‌ بيشتر علماي‌ تفسير بر آنند كه‌ اولين‌ آيه‌ در خصوص‌ صدور اجازه‌ جنگ‌، همين‌ آيه‌(190) از سوره‌ «بقره‌» است‌.

 

ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖﭗﭘ ﭙ    ﭚ ﭛ ﭜﭝ ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ  ﭣ ﭤ   ﭥﭦ ﭧ ﭨ ﭩﭪ ﭫ  ﭬ ﭭ ﭮ

«و هركجا بر آنان‌ دست‌ يافتيد، آنان‌ را بكشيد و از آنجاكه‌ شما را بيرون‌ راندند» يعني: از مكه‌ «آنان‌ را بيرون‌ برانيد و فتنه‌ از قتل‌ بدتر است‌» يعني: فتنه‌اي‌ كه‌ آنهاخواستند تا شما را به‌ آن‌ دراندازند - كه‌ عبارت‌ از برگردانيدنتان‌ به‌ كفر و شرك‌است‌ - سخت‌تر و بدتر از كشتن‌ است‌. يا مراد اين‌ است: شرك‌ مشركان‌، بدتر ازقتلي‌ است‌ كه‌ آن‌ را بزرگ‌ مي‌پندارند. يا مراد از فتنه، انواع‌ آزار و شكنجه‌اي‌ بود كه‌ مشركان‌ عليه‌ مسلمانان‌ به‌ كار مي‌بردند. گروهي‌ از علما گفته‌اند: اين‌ آيه‌ كريمه ‌مفيد آن‌ است‌ كه: جنگيدن‌ در صورتي‌ براي‌ شما جايز است‌ كه‌ كفار با شما بجنگند، سپس‌ اين‌ حكم‌، با آيه: ﴿ ﯡ ﯢ ﯣ  ﯤ ﯥﯦ «توبه‌ /36»، و نيز آيات‌ «5، 29،123»از همان‌ سوره‌ منسوخ‌ شد. اما ابن‌عباس، عمربن‌عبدالعزيز و مجاهد بر آنند كه‌ آيه‌ كريمه‌ محكم‌ است‌ و منسوخ‌ نيست‌ و مراد آن‌اين‌ است‌: با كفاري‌ كه‌ با شما در حال‌ جنگ‌ هستند بجنگيد، اما با كشتن‌ زنان‌ وكودكان‌ و كشيشان‌ مرتكب‌ تجاوز نشويد. ابن‌كثير و امام‌ رازي‌ نيز بر قول‌ به‌ نسخ‌اشكال‌ وارد كرده‌اند. و در اين‌ كه‌ آيا سبب‌ جنگ‌ مسلحانه‌ اسلامي‌ (جهاد)، دفع‌ آزار و تجاوز است‌ يا محو كفر؟ جمهور فقها بر قول‌ اول‌ و شافعي‌ و جمعي‌ ديگربر قول‌ دوم‌اند، و هر يك‌ هم‌ دلايل‌ خود را دارند[7]. «و در مسجدالحرام‌»يعني: در سرزمين‌ حرم‌ «با آنان‌ نجنگيد» حرم: شامل‌ شهر مكه‌ و پيرامون‌ آن‌ تااماكن‌ نشانه‌گذاري‌ شده‌ در عرفات‌ و تنعيم‌ و غير آن‌ كه‌ محدوده‌ سرزمين‌ حرم‌ رامشخص‌ مي‌كنند، مي‌باشد «مگر آن‌ كه‌ آنان‌ در آنجا با شما بجنگند، پس‌ اگر با شماجنگيدند، آنان‌ را بكشيد كه‌ كيفر كافران‌ چنين‌ است‌» يعني: اگر آنها آغازگر جنگ‌در حرم‌ بودند، شما نيز از جنگيدن‌ در حرم‌ پروا نكنيد و با آنان‌ بجنگيد.

ابن‌ عباس‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيات‌ مي‌گويد: اين‌ آيات‌ در صلح‌ حديبيه‌ نازل‌شد زيرا خطر آن‌ متصور بود كه‌ مشركان‌ در سال‌ بعد به‌ پيمان‌ خود وفا نكرده‌ ومسلمانان‌ را از ورود به‌ حرم‌ بازدارند و جنگ‌ را آغاز كنند.

 

ﭯ ﭰ    ﭱ ﭲ ﭳ  ﭴ ﭵ

«پس‌ اگر دست‌ برداشتند» از جنگيدن‌ با شما، و به‌ اسلام‌ وارد شدند «خداوند آمرزگار مهربان‌ است‌» بنابراين، شما نيز در آن‌ صورت‌، از آنان‌ درگذريد زيرااسلام‌ گناهان‌ ماقبل‌ خود را از بين‌ مي‌برد.

 

ﭶ ﭷ ﭸ ﭹ ﭺ  ﭻ   ﭼ  ﭽﭾ ﭿ ﮀ ﮁ  ﮂ ﮃ ﮄ   ﮅ     ﮆ

«و با آنان‌ چندان‌ نبرد كنيد تا فتنه‌ نابود شود» يعني: بساط شرك‌ درهم‌ پيچيده‌شود، و اين‌ در هنگامي‌ متصور است‌ كه‌ توانايي‌ كفار در بازداشتن‌ مردم‌ از راه‌خدا به‌كلي‌ از ميان‌ رفته‌ و هر مسلماني‌ بر دين‌ خويش‌ ايمن‌ باشد «و دين‌ فقط دين‌ الهي‌ باشد» و قدرت‌ و سلطه‌ اديان‌ باطل‌ به‌زير آيد. پس‌ چون‌ انسانها از شرك‌ دست‌ بردارند، جنگيدن‌ با آنان‌ روا نيست‌. دين: عقيده، عبادت‌ و عمل‌ صالح‌ - هر سه‌ - را در بر مي‌گيرد «پس‌ اگر دست‌ برداشتند» از شرك، در آن‌ صورت ‌«تجاوز جز بر ستمكاران‌» و جنگيدن‌ جز با آنان‌ كه‌ با شما مي‌جنگند «روانيست‌». عكرمه‌ مي‌گويد: «ستمكاران‌ كساني‌ هستند كه‌ از گفتن‌ كلمه‌ طيبه‌ «لا اله‌الا الله» ابا مي‌ورزند».

 

ﮇ        ﮈ    ﮉ    ﮊ ﮋ ﮌﮍ ﮎ ﮏ ﮐ ﮑ  ﮒ ﮓ ﮔ ﮕ ﮖﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ  ﮞ ﮟ

ابن‌عباس‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ مي‌گويد: رسول‌ خداص در ماه‌ ذوالقعده‌ سال‌ ششم‌ هجري‌ (سال‌ حديبيه) كه‌ از جمله‌ ماههاي‌ حرام‌ است، به ‌قصد اداي‌ عمره‌ از مدينه‌ به‌ سوي‌ مكه‌ رفتند، ولي‌ مشركان‌ ايشان‌ را از ورود به‌كعبه‌ باز داشتند، پس‌ خداوند با داخل‌ ساختن‌ ايشان‌ به‌ كعبه‌ در همان‌ ماه‌ ذي‌القعده‌ سال‌ آينده‌، از مشركان‌ قصاص‌ گرفت‌ و آن‌گاه‌ اين‌ آيه‌ كريمه‌ نازل‌ شد: «ماه‌ حرام‌ دربرابر ماه‌ حرام‌ است‌» يعني: اگر در ماه‌ حرام‌ با شما جنگيدند و حرمت‌آن‌ را پايمال‌ كردند، به‌ عنوان‌ مجازاتي‌ بر عملكرد آنان‌، حرمت‌شكني‌ را مقابله‌ به‌مثل‌ كنيد؛ با جنگيدن‌ در ماه‌ حرام‌. ماههاي‌ حرام‌ عبارتند از: رجب‌ و سه‌ ماه‌متوالي‌ ذوالقعده، ذوالحجه‌ و محرم، كه‌ چهار ماه‌ در سال‌ مي‌باشد و از آن‌ جهت ‌به‌ آن‌ ماههاي‌ حرام‌ مي‌گويند كه‌ جنگيدن‌ در آنها در شريعت‌ حضرت‌ ابراهيم‌ حرام‌ بود، اما حرمت‌ آنها در شريعت‌ ما با آيه‌ (9) از سوره‌ «توبه‌» منسوخ‌گرديد. «و حرمتها قصاص‌ دارند» مراد از حرمت: چيزي‌ است‌ كه‌ شرع‌ شريف‌ از بي‌احترامي‌ به‌ آن‌ منع‌ كرده‌است، پس‌ هر كس‌ در مال‌ يا جان‌ خويش‌ مورد تجاوزقرار گرفت، بايد با متجاوز به‌طور همانند عمل‌ كند، يعني: بدون‌ ظلم‌ يا ارتكاب‌ حرامي، تجاوز وي‌ را مقابله‌ به‌ مثل‌ نمايد، كه‌ اين‌ رأي‌ امام‌ شافعي‌ و جمع‌ ديگري‌از علماء است‌. اما فقهاي‌ ديگر مي‌گويند: گرفتن‌ قصاص‌ و استيفاي‌ حقوق‌ مالي، منحصرا از وظايف‌ حكام‌ مي‌باشد. «پس‌ هر كس‌ به‌ شما تعدي‌ كرد» با جنگيدن ‌در حرم، يا در حال‌ احرام، يا در ماه‌ حرام‌ «همان‌گونه‌ كه‌ بر شما تعدي‌ كرد بر او تعدي‌ كنيد» حق‌ تعالي‌ مقابله‌ با تعدي‌ را تعدي‌ ناميد زيرا اين‌ دو، صورتا بايك‌ديگر شباهت‌ دارند. ابن‌كثير مي‌گويد: «خداوند حتي‌ در برخورد با مشركان‌ هم‌ به‌ رعايت‌ عدالت‌ دستور داد». «و از خداوند پروا كنيد» در انتقام‌گيري‌و عمل‌ متقابل‌ «و بدانيد كه‌ او با پرهيزگاران‌ است‌» به‌ ياري‌ و نصرت‌ خويش‌.