تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(121 الی 126)
تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(121 الی 125)
ﭴ ﭵ ﭶ ﭷ ﭸ ﭹﭺ ﭻ ﭼﭽ ﭾ ﭿ ﮀ ﮁ ﮂ ﮃ ﮄ
«كساني كه به آنان كتاب دادهايم» به قولي: مراد از آنان مسلمانانند. به قوليديگر: مراد كساني از اهل كتابند كه مسلمان شدهاند. چنانكه در بيان سبب نزول آنآمده است: آيه كريمه درباره كساني نازل شد كه همراه جعفربن ابيطالب باكشتي از سرزمين حبشه به مدينه آمدند و آنها جمعا چهل مرد از اهالي حبشه و شام بودند. اما ضحاك ميگويد: «آيه كريمه درباره يهودياني نازل شد كه ايمانآوردند». آري! اينان «آن را چنانكه حق تلاوت آن است، ميخوانند» يعني: ايناناز كتاب خدا پيروي كرده و به مفاد آن عمل ميكنند، پس حلال آن را حلال، و حرام آن را حرام ميشناسند، تحريف و تبديلي در آن پديد نميآورند و آن رابر غير تأويلش، معني نميكنند. اين تفسير ابنمسعود از جمله: ﭽ ﭷ ﭸ ﭹ ﭼ است. ولي عمربن خطاب در تفسير آن ميگويد: «آنان كساني هستندكه چون به آيه رحمت برسند، آن را از خداوند متعال درخواست ميكنند و چونبه آيه عذاب برسند، از آن به خدا پناه ميبرند». نقل است كه رسول خدا ص نيز چنين ميكردند. «آنان كساني هستند كه به آن» يعني: به قرآن «ايمانميآورند» ولي «كساني كه بدان» يعني: به كتاب الهي «كفر ورزند، همانانند كهزيانكارانند» در دنيا و آخرت و عذاب بر آنان لازم شده است.
ﮅ ﮆ ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍﮎ ﮏ ﮐ ﮑ ﮒ ﮓ ﮔ ﮕ ﮖ ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ ﮝ ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ ﮣ
«اي بنياسرائيل! نعمتم را كه بر شما ارزاني داشتم و اين كه شما را بر جهانيان برتري دادم، ياد كنيد و از روزي كه كسي به داد كسي نرسد و از كسي بدل و بلاگرداني پذيرفته نشود و شفاعت به حال او سود ندهد و ياري نيابند، بترسيد» تفسير نظير اين دوآيه، در آيات (47 و 48 ) از همين سوره گذشت. بقاعي ميگويد: «خداوندمتعال آنچه را كه در آغاز داستان بنياسرائيل از يادآوري نعمتها و هشداردادن ازعذاب بيان كرده بود، در اينجا تكراركرد تا روشن شود كه اين خلاصه داستاناست»
ﮤ ﮥ ﮦ ﮧ ﮨ ﮩ ﮪﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯ ﮰﮱ ﯓ ﯔ ﯕﯖ ﯗ ﯘ ﯙ ﯚ ﯛﯜ
آنگاه خداوند متعال براي توجهدادن به مقام و شرف ابراهيم خليلشu واين كه او را امام و پيشواي يكتاپرستي براي مردم گردانيد، ميفرمايد: «و چون ابراهيم را پروردگارش ابتلا كرد» ابتلا: امتحان و آزمايش انسان با مكلف كردن وي به اموري است كه انجام يا ترك آنها بر وي دشوار است تا در برابر آن پاداش دريافت دارد. و آزمايش ابراهيم: «با كلماتي» بود كه اين كلمات عبارت استاز اين فرموده باري تعالي: ﴿ ﮭ ﮮ ﮯ ﮰ﴾ «من تو را پيشواي مردمميگردانم». «و او آنها را بهانجام رساند» يعني: ابراهيمu با اين گفته خود: «ومن ذريتي: و از دودمانم نيز به امامت بگمار»؛ خواهان ازدياد مضمون آنكلمات شد. يا معناي: (فاتمها) اين است: ابراهيم به بهترين وجه به حق امامت قيام كرد. ابنكثير از ابنعباسك نقل ميكند كه فرمود: مراد از «كلمات»، ده سنت ابراهيمي است كه پنج سنت از آنها مربوط به سر انسان و پنج ديگر در سايراعضاي وي است كه مجموعا ده خصلتاند و به خصلتهاي فطرت معروف ميباشند و عبارتند از:
1- شستن دهان. 2 - شستن بيني. 3 - مسواككردن. 4 - كوتاهكردن سبيل.5 - بازكردن موهاي سر از وسط. 6 - ختنهكردن. 7 - گرفتن ناخنها. 8 -تراشيدن موي زير بغل. 9 - ستردن موي زهار. 10 - استنجا به آب.
ابنكثير در مورد هدف از «كلمات»، روايات و نظرات ديگري را نيز بيانكرده، آنگاه به نقل از ابنجرير طبري ميگويد: «جايز است كه مراد از «كلمات» همه اين روايات باشد و جايز است كه بعضي از اين آرا صحيح باشد. اما در اينباره حديث صحيح و مورد اتفاقي نداريم كه حتما يكي از آنها را بنابر تعين نام ببريم»
«ابراهيم گفت: و از دودمانم نيز» يعني: پروردگارا! از دودمانم نيز پيشواياني رابرانگيز. «خداوند فرمود: عهد من به ستمكاران نميرسد» يعني: در مياندودمانت عاصيان و ستمكاران نيز وجود دارند و بدان كه آنان شايستگي پيشوايي را نداشته و به حق آن قيام نميورزند، لذا اين موهبت من به آنان نميرسد. آري! امام و پيشوا - چنانكه در روايات آمده است - ناگزير بايد از اهل عدالت و عمل به شرع باشد و هرگاه از جاده عدل و عمل به شرع منحرف شد؛ ستمگر ميشود.
پس اين آيه، در واقع دستوري به مؤمنان است كه: هرگز ستمگري را متوليامور شرع و زمامدار جامعه اسلامي نگردانند زيرا امام از آن روي به پيشوايي برگزيده ميشود كه به سخن و عمل وي در امور دين اقتدا شود، پس اگر او ظالم يافاسق باشد، مقتديان و پيروان خويش را گمراه و از صراط مستقيم منحرفميسازد. بنابراين، خواسته ابراهيم فقط در حق كساني از دودمانش اجابت شدكه شايسته امامت و پيشوايي هستند، نه در حق ستمگران آنان.
ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ ﯡ ﯢ ﯣ ﯤ ﯥﯦ ﯧﯨ ﯩ ﯪ ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ
«و ياد كنيد» اي اعراب! اين نعمتم را بر خود «كه چون خانه كعبه را بازگشتگاهقرار داديم» كه حجاج بعد از پراكندهبودنشان در نقاط مختلف جهان، در آنبازگشتگاه گرد هم ميآيند «و» قرار داديم خانه كعبه را «حرم امن مردم» يعني: محل امني كه نبايد كسي در آن از كسي بترسد، چنانكه بر كسي كه به آن پناهببرد، حد اقامه نميشود، لذا كسي كه به آن وارد شود، از هر نظر ايمن است. «و» گفتيم: «از مقام ابراهيم نمازگاهي بسازيد».
در بيان سبب نزول آيه كريمه از عمربن خطاب روايت شده است كه فرمود؛ [هنگامي كه رسول خدا ص به برابر مقام ابراهيم رسيدند] فرمودند: «اين مقامابراهيم است. گفتم: يا رسولالله! آيا آن را نمازگاهي نميسازيد؟ به همين مناسبت بود كه آيه فوق نازل شد». همچنين ابن عمر از پدرش رضيالله عنهماروايت كرده است كه فرمود: «با پروردگارم در سه چيز موافقت نمودم؛ درحجاب، در اسيران بدر و در مقام ابراهيم». يعني: در هر سه مورد بر تأييد رأيمن آيه نازل شد. مقام ابراهيم: سنگ معروفي است كه ابراهيم براي بنايكعبه برروي آن ميايستاد و هنگامي كه او و پسرش اسماعيل عليهماالسلام ديواركعبه را بالا ميآوردند و به آن ضرورت افتاد، اسماعيلآن را آورد تا پدرشبر آن بايستد. اين سنگ به ديوار كعبه چسبيده بود و اولين كسي كه آن را بهجايفعلي آن انتقال داد، عمربن خطاب بود. مقام ابراهيمبراي مردم معروفاست و آنان مكلفند كه در آن دو ركعت نماز طواف را ادا كنند.
علما در اين باره كه نخستين باني خانه كعبه چه كسي بود، اختلافنظر دارند. ابنكثير پس ازآن كه نظرهاي مختلف در اين رابطه را نقل ميكند، ميگويد:«غالب كساني كه به اين روايات استناد ميكنند، مرجع آنها منابع اهل كتاباست و اينها اخباري است كه نه تصديق ميشود و نه تكذيب و نه بر آنها - صرفا - ميشود اعتماد كرد، اما اگر حديثي در اين باره به صحت رسيد، پس بر سر و چشمميپذيريم».
«و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانهام را پاكيزه گردانيد» از بتها، حضوركفار، پليديها، از طواف كردن شخص جنب و حايض و از هر پليدي ديگري «براي طوافكنندگان و معتكفان» عاكف: كسي است كه براي انجام دادن عبادت، مقيم و پايبند مسجد ميشود. بعضي گفتهاند: عاكف، مجاور مكه است، نه مقيم مكه و از اهالي آنجا. «و» خانهام را پاكيزه گردانيد براي «ركوع و سجدهكنندگان» يعني: براي نمازگزاران.
فقها در بيان احكام اين آيه گفتهاند:
1- گزاردن دو ركعت نماز طواف واجب است.
2- كسي كه وارد حريم كعبه ميشود از انتقام گرفتن ايمن است، اما حدود درسرزمين حرم اقامه ميشود، نه در خود خانه كعبه.
3- گماردن ظالم يا فاسق به رهبري سياسي و قضائي جامعه اسلامي جايز نيست. ليكن بايد گفت كه حاكم با ارتكاب فسق، خود به خود عزل نميشود تا اهل حل وعقد او را بر كنار نكنند.
4- نماز گزاردن در مسجدالحرام بر طواف نفل فضيلت بيشتري دارد.