ترجمه و تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(112 الی 115)

Free Image Hosting pictures upload


( 112 )   آری، کسی که مخلصانه روی خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، پس پاداش وی نزد پروردگارش (محفوظ) است، و نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.

( 113 )   یهودیان گفتند: « مسیحیان بر چیزی نیستند» و مسیحیان (نیز) گفتند: « یهودیان بر چیزی نیستند» در حالی که آنان کتاب (آسمانی) را می خوانند. همچنین کسانی که نمی دانند (سخنی) همانند آنان گفتند.پس خداوند روز قیامت، در آنچه که در آن اختلاف داشتند میان آنان داوری می کند.
( 114 )   و کیست ستمکارتر از آن کس که مسجد های خدا را باز داشت که در آن نام خدا برده شود،و در ویرانی آنها کوشید؟! شایسته آنان نیست ، جز به حال ترس وارد این مساجد شوند، بهره آنان در دنیا خواری و رسوائی، و در آخرت عذاب بزرگی است.

( 115 )   مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو رو کنید، روی خدا آنجاست.همانا خداوند گشایشگر داناست.

ﯼ ﯽ ﯾ ﯿ ﰀ ﰁﰂ  ﰃ ﰄ ﰅ ﰆ ﰇ ﰈ ﰉ ﰊ ﰋ ﰌ ﰍ  

«چنان‌ نيست‌» كه‌ مي‌پندارند «بلكه‌» ديگران‌ نيز به‌ بهشت‌ وارد مي‌شوند وآنان‌ عبارتند از: «هر كس‌ كه‌ خود را با تمام‌ وجود به‌ خدا تسليم‌ كند» يعني: هر بشري‌كه‌ روي‌ دل‌ به‌ سوي‌ خدا نهاده‌ و عملش‌ را براي‌ او خالص‌ گرداند «و نيكوكار باشد» يعني: اعمال‌ شايسته‌ انجام‌ دهد «پس‌ مزد وي‌ پيش‌ پروردگار اوست‌» يعني: پاداش‌ عمل‌ وي‌ بهشت‌ است‌ «و بيمي‌ بر آنان‌ نيست‌ و غمگين‌ نخواهند شد» در آخرت‌. اعمال‌ شايسته: اعمالي‌است‌ كه‌ با شرع‌ الهي‌ مطابقت‌ داشته‌ از طريق‌پيامبران‌ وي صادر شده‌باشد زيرا عمل‌ مقبول‌ الهي‌ دو شرط دارد: اول‌ اين‌ كه‌آن‌ عمل، خالصانه‌ براي‌ خداوند باشد. دوم‌ اين‌ كه‌ آن‌ عمل، نيكو بوده‌ و باشريعت‌ خداوند موافق‌ باشد. پس‌ اگر عمل‌، خالصانه‌ براي‌ خداوند متعال‌ بود، ولي‌ با شرع‌ انور موافقت‌ نداشت‌، پذيرفته‌ نيست؛ به‌ همين‌ جهت، رسول‌ خداص در اين‌ حديث‌ شريف‌ فرموده‌اند: «من عمل عملا ليس عليه أمرنا فهو رد: هر كس‌عملي‌ انجام‌ دهد كه‌ مطابق‌ با شريعت‌ ما نباشد، آن‌ عمل‌ مردود است‌».

 

ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖﭗ ﭘ  ﭙ ﭚ ﭛ ﭜ ﭝ ﭞ ﭟﭠ ﭡ ﭢ  ﭣ ﭤ  ﭥ ﭦﭧﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ  ﭮ ﭯ   ﭰ ﭱ ﭲ

در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ از ابن‌ عباس‌ روايت‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمود: چون‌هيأت‌ نمايندگي‌ نصاراي‌ نجران‌ نزد رسول‌ خداص آمدند، دانشمندان‌ يهودي‌ به‌ ملاقات‌ آنان‌ شتافتند، سپس‌ هر دو گروه‌ در محضر رسول‌ خداص با يك‌ديگر به‌ منازعه‌ پرداختند، در اين‌ ميان‌، رافع‌بن‌ حرمله‌ يهودي‌ خطاب‌ به‌ نصاري‌ گفت: شما بر حق‌ نيستيد. و بنابراين‌، به‌ عيسي‌ و انجيل‌ كفر ورزيد. از آن‌ طرف‌ مردي‌ از اهالي‌ نجران‌ در پاسخ‌ وي‌ گفت: اين‌ شماييد كه‌ برحق‌ نيستيد. به‌ اين‌ ترتيب‌ او هم‌ منكر نبوت‌ موسي‌ شده‌ و به‌ تورات‌ كفر ورزيد. همان‌ بود كه‌ نازل‌ شد: «يهوديان‌ گفتند كه‌ مسيحيان‌ برحق‌ نيستند و مسيحيان‌ گفتند كه‌ يهوديان‌ برحق ‌نيستند» هر طايفه‌اي‌ از آنها خير و خوبي‌ را از ديگري‌ نفي‌ كرده‌ و آن‌ را به‌ خوداختصاص‌ دادند، درحالي‌كه‌ شيوه‌ اهل‌ انصاف‌ اين‌ نيست‌ زيرا منصف‌ به‌ حقي‌ كه ‌نزد خصمش‌ وجود داشته‌ باشد اعتراف، و باطل‌ وي‌ را رد مي‌كند و هرگز بغضي‌كه‌ عليه‌ دشمنش‌ دارد، او را به‌ انكار حق‌ وانمي‌دارد «حال‌ آن‌ كه‌ كتاب‌ آسماني‌ رامي‌خوانند» يعني: هر يك‌ از آنها در كتاب‌ خود، تأييد طرف‌ مقابل‌ را كه‌ به‌ او كفرورزيده‌اند، مي‌خوانند «كساني‌ هم‌ كه‌ هيچ‌چيز نمي‌دانند، سخني‌ همانند سخن‌ آنان‌گفتند» يعني: امتهاي‌ قبل‌ از يهود و نصاري‌ نيز كه‌ به‌ كتابهاي‌ آسماني‌ علمي‌نداشتند، همين‌ سخن‌ را گفتند «پس‌ خداوند، روز رستاخيز در آنچه‌ باهم‌ اختلاف‌مي‌كردند، ميانشان‌ داوري‌ خواهد كرد» يعني: خداوند آنها را در روز قيامت‌ با هم‌گرد خواهد آورد، آن‌گاه‌ ميانشان‌ با داوري‌ عادلانه‌ خويش‌ رسيدگي‌ كرده، محق‌را به‌ بهشت‌ و مبطل‌ را به‌ دوزخ‌ رهسپار خواهد ساخت‌.

 

ﭳ ﭴ ﭵ ﭶ ﭷ  ﭸ ﭹ ﭺ   ﭻ ﭼ ﭽ ﭾ ﭿﮀ ﮁ ﮂ ﮃ  ﮄ ﮅ ﮆ ﮇ ﮈﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍ  ﮎ ﮏ ﮐ ﮑ ﮒ ﮓ

«و كيست‌ ظالم‌تر؟» استفهام‌ انكاري‌ است، يعني: كسي‌ ظالم‌تر نيست‌ «ازآن‌ كس‌ كه‌ نگذارد در مساجد خدا نام‌ وي‌ برده‌ شود» و كساني‌ را كه‌ براي‌ اداي‌ نماز،ذكر و تلاوت‌ و تعليم‌ قرآن‌ به‌ مساجد مي‌آيند، از آن‌ بازدارد «و در ويراني‌ آنهابكوشد» يعني: در ويرانسازي‌ بناي‌ آنها، يا در تعطيل‌ كردن‌ طاعات‌ و عبادات‌ درآنها - چون‌ تعليم‌ علم، نشستن‌ در آنها براي‌ اعتكاف‌ و امثال‌ آن‌ از فعاليتهاي‌مشروع‌ ديگر - بكوشد؟ چنان‌كه‌ مشركان‌ در روز حديبيه‌ با رسول‌ خدا ص همين‌كار را كردند، آن‌گاه‌كه‌ آن‌ حضرت‌ ص و همراهانشان‌ را از ورود به‌ مكه‌بازداشتند «آنان‌ را نسزد جز اين‌ كه‌ ترسان‌ و لرزان‌ در آنها درآيند» يعني: سزاوارشان ‌اين‌ بود كه‌ با ترس‌ و لرز از هيبت‌ الله  كه‌ پروردگارشان‌ است‌، به‌ مساجد واردمي‌شدند زيرا مساجد خانه‌هاي‌ عبادت‌ حق‌ تعالي‌ است. يا معني‌ اين‌ است: كفار رابا جهاد چنان‌ مرعوب‌ كنيد كه‌ كسي‌ از آنها با احساس‌ امنيت‌ وارد مساجد شمانشود «در اين‌ دنيا برايشان‌ خواري‌ است‌» يعني: براي‌ اين‌ گروهي‌ كه‌ مساجد خدا را ويران‌ كرده‌ و از ذكر خداي‌ عزوجل‌ در آنها جلوگيري‌ مي‌كنند، در دنيا از جانب‌ خداوند متعال‌ خواري‌ و ذلتي‌ سخت‌ است، كه‌ اين‌ خواري‌ و ذلت‌ رابه‌دست‌ مؤمنان‌ جهادگر در راه‌ دينش‌ برآنها وارد مي‌سازد، بدين‌گونه‌ كه‌ مجاهدان‌مؤمن، آنها را مي‌كشند، به‌ اسارت‌ مي‌گيرند و بر آنان‌ جزيه‌ وضع‌ مي‌كنند «وبرايشان‌ در آخرت‌ عذابي‌ بزرگ‌ است‌» در آتش‌ جهنم‌.

اين‌ آيه‌ مؤمنان‌ را ارشاد مي‌كند كه‌ بايد مساجد خدا را از تسلط كفار نگه‌دارند، همچنين‌ به‌ مؤمنان‌ اجازه‌ مي‌دهد كه‌ هرگاه‌ كفار بيمناك‌ و ذليل‌ بودند، درهاي‌ مساجد را بر رويشان‌ نبندند. مفسران‌ در تعيين‌ مراد آيه‌ از كساني‌ كه‌ مؤمنان‌ را از مساجد خدا باز مي‌دارند و در ويرانسازي‌ آنها مي‌كوشند، بر دو قول‌اند؛ قول‌ اول‌ اين‌ است‌ كه: مراد از آنان‌ نصاري‌ هستند كه‌ مردم‌ را از اداي‌ نماز دربيت‌المقدس‌ باز مي‌داشتند. قول‌ دوم‌ اين‌ است‌ كه: مراد از آنان، مشركان‌ قريشندكه‌ رسول‌ خداص را در روز حديبيه‌ از ورود به‌ مسجدالحرام‌ بازداشتند. ابن‌كثير قول‌ دوم‌ را ترجيح‌ داده، و در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آن‌ نيز هر دو قول‌ روايت‌ شده‌ است‌.

 

ﮔ ﮕ ﮖﮗ  ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜﮝ ﮞ ﮟ ﮠ ﮡ ﮢ  

«و از آن‌ خداست‌ مشرق‌» يعني‌ طلوعگاه‌ خورشيد «و مغرب‌» يعني‌ غروبگاه‌آن‌. آري‌! طلوعگاه‌ و غروبگاه‌ خورشيد و مابين‌ آنها همه‌ ملك‌ خداوند است ‌«پس‌ به‌ هر سو رو كنيد» يعني: به‌ هر سمتي‌ كه‌ روي‌ آوريد؛ «آنجا رو به‌ خداست‌» اما اين‌ حكم‌ ناظر بر وقتي‌ است‌ كه‌ جهت‌ قبله‌ بر نمازگزار پوشيده‌ بماند، يا زماني‌كه‌ انسان‌ نماز نافله‌ را سوار بر مركب‌ ادا مي‌كند، چنان‌كه‌ رسول‌ خداص سوار بر مركبشان‌ به‌ هر سويي‌ كه‌ مي‌رفت، نماز مي‌گزاردند «بي‌گمان‌ خدا گشايشگر داناست‌» فضل‌ و عطاي‌ وي‌ محصور و محدود نيست‌ و همه‌ چيز و همه‌ كس‌ رادر برمي‌گيرد و علم‌ وي‌ در به‌ سامان‌ آوردن‌ امور خلقش‌ فراگير است‌.

در اين‌ آيه، رسول‌ خداص و يارانشان‌ كه‌ از مكه‌ اخراج‌ شده‌ و از مسجد ومصلاي‌ خود رانده‌ شده‌ بودند، مورد دلجويي‌ قرار گرفته‌اند.

اين‌ آيه‌ در رأي‌ جمهور علما منسوخ‌ است‌ زيرا چنان‌كه‌ ابن‌جرير طبري‌ مي‌گويد:«اين‌ حكم‌ قبل‌ از دستور روي‌ آوردن‌ به‌ قبله‌ نازل‌ شده‌ بود تا اين‌ عقيده‌سردمداران‌ اديان‌ پيشين‌ را ابطال‌ كند كه‌ مي‌پنداشتند؛ عبادات‌ جز در معابد درست‌نيست‌». ابن‌عباس‌ك مي‌گويد: «اولين‌ چيزي‌ از قرآن‌ كه‌ براي‌ ما منسوخ‌ شد - وخدا داناتر است‌ - موضوع‌ قبله‌ بود». اما به‌ قولي: حكم‌ اين‌ آيه، مربوط به‌ نمازنافله‌ سوار بر مركب‌ است‌؛ چنان‌كه‌ در تفسير آن‌ بيان‌ شد.

اگر كسي‌ سعي‌ و تلاش‌ خود را در يافتن‌ جهت‌ قبله‌ كرد ولي‌ موفق‌ نشد كه‌ آن‌ رابيابد، لذا اجبارا به‌ غير جهت‌ قبله‌ نماز گزارد، نمازش‌ نزد جمهور فقها (ابوحنيفه،مالك‌ و احمد) جايز است، ولي‌ در رأي‌ مالك، اعاده‌ نماز در وقت‌ آن‌ برايش‌مستحب‌ مي‌باشد. اما شافعي‌ مي‌گويد: نماز وي‌ درست‌ نيست‌ زيرا قبله‌ شرطي‌ ازشروط نماز مي‌باشد. ليكن‌ در صحت‌ اداي‌ نماز نافله‌ سوار بر مركب‌ - به‌ هرسويي‌ كه‌ روي‌ آورد - در ميان‌ فقها اختلافي‌ نيست‌.