ترجمه و تفسیر قرآن کریم سوره بقره آیات(103 الی 107)

Free Image Hosting pictures upload


ترجمه فارسی:

«( 103 )   و اگر آنها ایمان می آوردند، و پرهیزگاری می کردند، همانا پاداشی از نزد خدا بهتر بود، اگر می دانستند!.

( 104 )   ای کسانی که ایمان آورده اید (در گفتگو با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) نگویید: « راعنا» (یعنی رعایتمان کن) بلکه بگویید: «انظرنا» (یعنی: به ما بنگر، ملاحظه ما کن، زیرا که کلمه اول دو معنی دارد که معنای دیگر آن، یعنی: حماقت، و یهود هدفشان این معنی بود). و بشنوید، و برای کافران عذاب دردناکی است.

( 105 )   کافران از اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که از جانب پروردگارتان خیر و برکتی بر شما نازل گردد، در حالی که خداوند رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد، و خداوند دارای فضل بزرگ است.

( 106 )   هر آیه ای را نسخ کنیم، یا (از دل مردم بزدائیم و) فراموشش گردانیم، بهتر از آن یا همانند آن را می آوریم، آیا نمی دانی که خداوند بر هر چیز تواناست؟
( 107 )   آیا نمی دانی که فرمانروایی آسمانها و زمین، از آن خداست ،و جز خدا سرپرست و یاوری برای شما نیست.


ﮤ ﮥ ﮦ  ﮧ ﮨ ﮩ ﮪ ﮫ ﮬﮭ ﮮ ﮯ  ﮰ  ﮱ


و اگر آنان‌ ايمان‌ مي‌آوردند» به‌ پيامبرص و قرآن‌ «و پرهيزگاري‌ مي‌كردند»ازسحر و كفري‌ كه‌ در آن‌ فرو رفته‌اند «هرآينه‌ پاداشي‌ كه‌ از نزد الله مي‌يافتند، بهتربود» برايشان‌ از آنچه‌ كه‌ از بهره‌هاي‌ ناچيز دنيا به‌ وسيله‌ سحر به‌دست‌ مي‌آورند، اما «اگر مي‌دانستند» به‌ علمي‌ درست، كه‌ چنين‌ نيست‌ بلكه‌ باورهايشان‌ متكي‌ برپندار و تقليد است‌.

 

ﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘﯙ  ﯚ ﯛﯜ ﯝ ﯞ ﯟ ﯠ

ابن‌عباس‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ اين‌ آيه‌ كريمه‌ مي‌گويد: كلمه‌ (راعنا ) معمولادر ميان‌ اعراب‌ به‌ معناي‌ «رعايت‌ حال‌ مارا بكن‌!» كاربرد داشت، اما اين‌ كلمه‌ درزبان‌ يهود، دشنامي‌ زشت‌ بود، پس‌ يهوديان‌ از كاربرد آن‌ در سخن‌ اعراب‌خوشحال‌ شده‌ با خود گفتند: چه‌ بهتر! ما تاكنون‌ پنهاني‌ محمد را دشنام‌ مي‌داديم، اكنون‌ مي‌توانيم‌ اين‌ كار را علني‌ انجام‌ دهيم، لذا فرصت‌ را مغتنم‌ شمرده‌ نزدرسول‌ خداص مي‌آمدند و ايشان‌ را را با آن‌ مورد خطاب‌ قرار داده‌ مي‌گفتند: «راعنا!» و مي‌خنديدند، و چنين‌ وانمود مي‌كردند كه‌ گويي‌ معناي‌ عربي‌ آن‌ را مدنظر دارند، درحالي‌ كه‌ حقيقت‌ امر غير از اين‌ بود. سعدبن‌ معاذ  كه‌ به‌ زبان‌ يهودآشنا بود، به‌ اين‌ امر پي‌برد و به‌ آنان‌ تهديدكنان‌ گفت: اي‌ ملعونان‌! اگر ديگر بار اين‌ كلمه‌ را از شما بشنوم، گردنتان‌ را مي‌زنم‌! گفتند: آيا شما خود آن‌ را به‌ كارنمي‌بريد؟ پس‌ نازل‌ شد: «اي‌ كساني‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌ايد، نگوييد راعنا» راعنا: درعربي‌ فعل‌ امر از ماده‌ رعايت‌ است، يعني: در كار ما بنگر و رعايت‌ حال‌ مارابكن، اما چنان‌كه‌ گفتيم‌؛ اين‌ كلمه‌ در زبان‌ يهود معنايي‌ اهانت‌ آميز دارد وهمريشه‌ با «رعونت‌» است‌ كه‌ به‌ معناي‌ جهل‌ و حماقت‌ مي‌باشد. لذا خداوند مؤمنان‌ را از بكاربردن‌ آن‌ نهي‌ كرد تا راه‌ را بر اين‌ نيرنگ‌ يهوديان‌ ببندد.

اين‌ خود دليل‌ بر نهي‌ از تشبه‌ به‌ كفار در قول‌ و فعل‌ است، چنان‌كه‌ درحديث‌ شريف‌ آمده‌ است: «من تشبه بقوم فهو منهم‌: هر كس‌ خود را به‌ قومي‌ شبيه‌كرد، پس‌ او از آنهاست‌». ابن‌كثير مي‌گويد: «قول‌ درست‌ در اين‌ باره‌ نزد ما اين‌است: خداي‌ متعال‌ مؤمنان‌ را از اين‌ كه‌ به‌ پيامبرش‌ص «راعنا» بگويند نهي‌ كردزيرا اين‌ كلمه‌اي‌ است‌ كه‌ خداوند از گفتن‌ آن‌ به‌ پيامبرش‌ كراهت‌ دارد».

«و بگوييد انظرنا» يعني: به‌ سوي‌ ما بنگر و مسائل‌ را براي‌ ما بيان‌ كن‌. كه‌ البته‌اين‌ كلمه‌ فاقد آن‌ ايهام‌ زشت‌ بود «و بشنويد» اين‌ توصيه‌ را و از خداوند اطاعت‌ كنيد و به‌ آنچه‌ پيامبرص مي‌گويد، بدون‌ طلب‌ مراعات‌ حال‌ خويش‌ گوش‌فرادهيد. اما بدانيد كه‌ يهود نيز بي‌مجازات‌ نمي‌مانند، چراكه: «براي‌ كافران‌ عذابي‌دردناك‌ است‌» كه‌ همانا آتش‌ جهنم‌ مي‌باشد.

 

ﯡ ﯢ ﯣ ﯤ ﯥ ﯦ ﯧ ﯨ ﯩ  ﯪ ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰﯱ ﯲ ﯳ  ﯴ ﯵ ﯶﯷ ﯸ ﯹ ﯺ ﯻ ﯼ

«كساني‌ از اهل‌ كتاب‌ كه‌ كفر ورزيده‌اند و همچنين‌ مشركان‌، دوست‌ نمي‌دارند كه‌ ازسوي‌ پروردگارتان‌ خيري‌ بر شما نازل‌ گردد» هر خيري‌ كه‌ باشد؛ اعم‌ از وحي‌ ياغيرآن‌، به‌ سبب‌ شدت‌ دشمني‌ با شما «حال‌ آن‌ كه‌ خداوند هر كس‌ را بخواهد، مشمول‌رحمت‌ خويش‌ مي‌گرداند» مراد از رحمت‌ دراينجا؛ نبوت‌ است‌. بعضي‌ گفته‌اند: مراد؛ جنس‌ رحمت‌ است‌ به‌ طور عام‌ «و خداوند داراي‌ بخشش‌ بيكران‌ است‌» پس‌چرا دوست‌ ندارند كه‌ هر كس‌ از بندگان‌ خويش‌ را كه‌ مي‌خواهد، به‌ رحمت‌خويش‌ اختصاص‌ دهد.

مفسران‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ گفته‌اند: هرگاه‌ برخي‌ از مسلمانان‌ به ‌هم‌پيمانان‌ يهوديشان‌ مي‌گفتند كه‌ به‌ محمدص ايمان‌ آوريد، آنان‌ در پاسخ‌مي‌گفتند: اين‌ ديني‌ كه‌ ما را به‌ سوي‌ آن‌ فرا مي‌خوانيد، بهتر از دين‌ مانيست، اي‌كاش‌ بهتر بود، كه‌ در آن‌ صورت‌ ما دعوت‌ شمارا اجابت‌ مي‌كرديم‌! پس‌ خداي‌عزوجل‌ اين‌ آيه‌ را در تكذيبشان‌ نازل‌ كرد.

 

ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖﭗ ﭘ ﭙ ﭚ ﭛ ﭜﭝ  ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ ﭣ   ﭤ ﭥ ﭦ

«هر آيه‌اي‌ را كه‌ نسخ‌ كنيم‌» نسخ‌ در لغت: به‌ معناي‌ ابطال‌ و از بين‌ بردن‌ است‌ وهرچيزي‌ كه‌ جانشين‌ چيز ديگري‌ شود، در حقيقت‌ آن‌ را نسخ‌ كرده‌است، چنان‌كه‌اعراب‌ مي‌گويند: «خورشيد سايه‌ را نسخ‌ كرد... پيري‌ جواني‌ را نسخ‌ كرد». نسخ‌در اصطلاح‌ شرع‌؛ عبارت‌ است‌ از: پايان‌يافتن‌ تعبد مؤمنان‌ به‌ قرائت‌ يك‌ آيه، ياحكم‌ مستفاد از آن، يا هردو. بدين‌گونه‌ كه‌ خداوند حلال‌ را حرام، حرام‌ راحلال، مباح‌ را ممنوع‌ و ممنوع‌ را مباح‌ گرداند و اين‌ نمي‌شود مگر در باب‌ حلال ‌و حرام‌ و منع‌ و اباحت، اما در اخبار ناسخ‌ و منسوخي‌ نيست‌. اصل‌ نسخ‌؛ از نسخ‌كتاب، يعني‌ نقل‌ آن‌ از نسخه‌اي‌ به‌ نسخه‌ ديگر برگرفته‌ شده، چرا كه‌ نسخ‌ حكمي‌به‌ حكم‌ ديگر نيز درواقع‌ متحول‌ ساختن‌ آن‌ به‌ غير آن‌ مي‌باشد.

بايد دانست‌ كه‌ علماي‌ اسلام‌ از سلف‌ و خلف‌ بر ثبوت‌ نسخ‌ در كتاب‌ الهي‌اتفاق‌ نظر دارند و جز كسي‌ كه‌ نظرش‌ فاقد اعتبار است، مخالف‌ ثبوت‌ نسخ‌ نيست‌. البته‌ انكار نسخ‌ از سوي‌ يهود نيز مشهور است‌ تا بدين‌ وسيله‌ به‌ انكار نبوت‌محمدص دست‌ يابند، به‌ همين‌ جهت‌ يهوديان‌ گفتند: چون‌ محمد برخي‌ ازاحكامي‌ را كه‌ در تورات‌ است‌ نسخ‌ نموده، لذا او پيامبر نيست، در حالي‌ كه‌ خود در اين‌ حجت‌ خويش‌ به‌ آنچه‌ كه‌ در كتاب‌ خودشان‌ - تورات‌ - از نسخ‌ وجوددارد، محكوم‌ و مغلوبند؛ چون‌ نسخ‌ نكاح‌ برادر با خواهرش، كه‌ اين‌ در شريعت‌آدم‌ حلال‌ بود و خداوند آن‌ را بر موسي‌ و قومش‌ حرام‌ گردانيد. آري‌! هر آيه‌اي‌ را كه‌ منسوخ‌ كنيم‌ «يا آن‌» آيه‌ «را به‌ فراموشي‌ بسپاريم‌» يعني: آن‌ را فراموشتان‌ گردانيم‌ تا آن‌ را نخوانيد و به ‌ياد نياوريد«بهتر از آن‌ يا همانندش‌ را درميان‌ مي‌آوريم‌» يعني: حكمي‌ را در ميان‌ مي‌آوريم‌ كه‌ براي‌ مردم‌ در دراز مدت‌ ياكوتاه‌ مدت‌ سودمندتر، يا در منفعت‌ و آساني‌ خود همانند حكم‌ سابق‌ است‌ زيراگاهي‌ حكم‌ ناسخ‌ سبك‌تر مي‌باشد، پس‌ در كوتاه‌مدت‌ برايشان‌ نافع‌تر است‌ وگاهي‌ سنگين‌تر است‌ و ثواب‌ آن‌ بيشتر، لذا در درازمدت‌ به‌ حالشان‌ سودمندتراست‌. قتاده‌ مي‌گويد: «خداي‌ عزوجل‌ هر چه‌ را مي‌خواست، از ياد پيامبرش‌مي‌برد و هر چه‌ را مي‌خواست‌ منسوخ‌ مي‌ساخت‌». قرائت‌ ديگر (او ننسئها) است، كه‌ معناي‌ آن‌ اين‌ است: يا آن‌ را به‌ تأخير مي‌افگنيم‌. «آيا نمي‌داني‌ كه‌خداوند بر هركاري‌ تواناست‌» و نسخ‌ هم‌ از جمله‌ توانايي‌هاي‌ اوست‌؟

مفسران‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ چنين‌ نقل‌ كرده‌ اند: مشركان‌ مكه‌ گفتند؛ آيا مي‌بينيد كه‌ محمدص يارانش‌ را به‌ كاري‌ دستور مي‌دهد و باز خلاف‌ آن‌ رامي‌گويد، امروز سخني‌ انشا مي‌كند و فردا آن‌ را نفي‌ مي‌نمايد؟! پس‌ اين‌ قرآن‌چيزي‌ جز سخن‌ محمد نيست‌. همان‌ بود كه‌ اين‌ آيه‌ در رد سخنشان‌ نازل‌ شد.

 

ﭧ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ  ﭬ ﭭ ﭮﭯ ﭰ ﭱ ﭲ ﭳ ﭴ ﭵ  ﭶ ﭷ ﭸ ﭹ

«آيا نمي‌داني‌ كه‌ فرمانروايي‌ آسمانها و زمين‌» يعني: تصرف‌ در آنها با ايجاد واختراع‌ و اجراي‌ فرامين‌ «از آن‌ خداوند است‌» زيرا او به‌ مصالح‌ بندگان‌ خويش‌داناتر است، لذا نسخ‌ احكام‌ هم‌ تابع‌ اين‌ مصالح‌ مي‌باشد و گاهي‌ اين‌ مصالح‌ بااختلاف‌ زمانها تغيير مي‌يابد «و شما را جز خداوند ولي‌ و نصيري‌ نيست‌» ولي: دوست‌ و نزديك‌ و نصير: ياور و مددكار است‌.