تفسیرقرآن کریم سوره بقره آیات (91 الی 94)

Free Image Hosting pictures upload

ﮋ ﮌ ﮍ ﮎ ﮏ ﮐﮑ ﮒ ﮓ ﮔ  ﮕ ﮖ ﮗ ﮘ ﮙ ﮚ ﮛ ﮜ  ﮝ ﮞﮟ ﮠ ﮡ ﮢ ﮣ ﮤ ﮥ ﮦ ﮧ ﮨ        ﮩﮪ

«و چون‌ به‌ آنان‌» يعني: به‌ يهوديان‌ و امثال‌ آنان‌ از اهل‌ كتاب‌ «گفته‌ شود؛ به‌آنچه‌ خدا نازل‌ كرده‌ ايمان‌ آوريد» يعني: به‌ قرآن‌ يا هرآنچه‌ كه‌ خداونداز كتب‌آسماني‌ نازل‌ كرده، ايمان‌ آوريد و آنها را تصديق‌ كنيد «مي‌گويند: ما به‌ آنچه‌ برپيامبر خودمان‌ نازل‌ شده، ايمان‌ مي‌آوريم‌» و آن‌ را تصديق‌ مي‌كنيم‌ و همين‌ براي‌ ماكافي‌ است‌ «و به‌ آنچه‌ جز آن‌ است‌ كافر مي‌شوند» يعني‌ گفتند: ما به‌ غير آن‌ كافريم ‌«و حال‌ آن‌ كه‌ آن‌» كتاب‌ نازل‌ شده‌ بر محمدص «حق‌ و مؤيد همان‌ چيزي‌ است‌ كه‌نزد آنان‌ است‌» يعني: فرق ‌نهادن‌ در تصديق‌ ميان‌ دو چيز متساوي‌ در حقانيت‌خود - درحالي‌كه‌ هريك‌ از آن‌ دو مصدق‌ ديگري‌ است‌ - هيچ‌ توجيهي‌ ندارد «بگو: اگر مؤمن‌ بوديد پس‌ چرا پيش‌ از اين، پيامبران‌ خدا را مي‌كشتيد؟» يعني: اگردر اين‌ ادعا كه‌ به‌ آنچه‌ بر شما نازل‌ گشته‌ مؤمن‌ بوديد، چرا پيامبران‌ الهي‌ راكشتيد، درحالي‌كه‌ كتاب‌ خودتان‌ شما را از اين‌ كار نهي‌ مي‌كند؟

اين‌ خطاب‌ هرچند متوجه‌ يهوديان‌ معاصر زمان‌ خاتم‌النبيينص است، اما مراد از آن‌ پيشينيانشان‌ مي‌باشند و از آنجا كه‌ آنها به‌ عملكرد پيشينيانشان‌ راضي‌ بودند ودر تكذيب‌ و دشمني‌ با انبيا: از نقش‌ قدم‌ پيشينيانشان‌ پيروي‌ كردند، پس‌ همانند آنان‌ گرديدند، از اين‌ روي، فعل‌ «قتل‌» به‌ آنها نسبت‌ داده‌ شد.

 

ﮫ ﮬ ﮭ ﮮ ﮯ  ﮰ ﮱ ﯓ ﯔ ﯕ ﯖ ﯗ ﯘ  

«و قطعا موسي‌ براي‌ شما بينات‌ را آورد» مراد از بينات: تورات، يا معجزات‌ ونشانه‌هاي‌ نه‌گانه‌اي‌ است‌ كه‌ خداوند  در آيه‌ (101 ) از سوره‌ «اسراء» به‌ بيان‌آنها پرداخته‌ است، كه‌ عبارت‌ بودند از: عصا، يد بيضا، شكافتن‌ دريا، سايبان‌ساختن‌ ابر، من، سلوي، سنگي‌ كه‌ از آن‌ چشمه‌هاي‌ دوازده‌گانه‌ جوشيد وفرود آوردن‌ طوفان، ملخ، شپش، قورباغه‌ و خون‌ به‌ عنوان‌ عذاب‌ بر تكذيب‌پيشه‌گان‌ «سپس‌ در غياب‌ او شما گوساله‌ را» به‌ پرستش‌ «گرفتيد و شما» با اين‌گوساله‌پرستي‌تان‌ «ستمكار بوديد» بر خويشتن.

 

ﯙ ﯚ ﯛ ﯜ ﯝ ﯞﯟ  ﯠ ﯡ ﯢ ﯣﯤ ﯥ ﯦ ﯧ  ﯨ ﯩ ﯪ ﯫ ﯬﯭ ﯮ  ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ       ﯵ ﯶ

«و آن‌گاه‌ كه‌ از شما پيمانتان‌ را گرفتيم‌» كه‌ به‌ آنچه‌ در تورات‌ است، عمل‌ كنيد «و طور را بر فراز شما برافراشتيم‌» داستان‌ برافراشتن‌ كوه‌ طور بر بالاي‌ سرشان‌ درآيه‌ (63 ) گذشت‌ «و گفتيم: آنچه‌ را به‌ شما داده‌ايم، به‌ قوت‌ بگيريد و بشنويد» يعني: آن‌ اوامري‌ را كه‌ مي‌شنويد، اطاعت‌ كنيد و بپذيريد. ولي‌ آنها در جواب‌گفتند: «شنيديم‌» يعني: سخن‌ تو را با حس‌ شنوايي‌مان‌ شنيديم، ولي‌ «نافرماني‌كرديم‌» امر تو را. يعني: فرمان‌ تو را نمي‌پذيريم‌ «و مهر گوساله‌ در دلهايشان‌سرشته‌ شد» يعني: مهر گوساله‌ در دلهايشان‌ چنان‌ جاي‌ گرفت‌ كه‌ گويي‌ دلهايشان ‌آن‌ را مي‌آشاميد و با آن‌ در مي‌آميخت، چنان‌كه‌ آب‌ با نوشيدن، در اعضاي‌وجود درهم‌ مي‌آميزد تا بدانجا كه‌ به‌ درون‌ بافتهاي‌ وجود مي‌رسد. در حديث‌ شريف‌آمده‌ است: «حبك‌الشي‌ء يعمي‌ ويصم‌: مهر و محبت‌ تو به‌ چيزي، كور و كرت‌مي‌سازد». اين‌ مهرورزيدن‌ به‌ گوساله‌ «به ‌سبب‌ كفر آنان‌» بود، به ‌مثابه‌ مجازات‌ وفرود آوردن‌ خفت‌ و خواري‌ بر آنان‌ «بگو: اگر از اهل‌ ايمان‌ هستيد» پس‌ بدانيد كه ‌«ايمانتان‌ شما را به‌ بدچيزي‌ فرمان‌ مي‌دهد» يعني: دروغين‌ بودن‌ ايمان‌ ادعايي‌تان‌ در اين‌ مورد كه‌ گفتيد؛ فقط به‌ كتاب‌ خودتان‌ مؤمن‌ و به‌ ديگر كتابها كافر هستيد، با اين‌ سخنتان‌ كه: (شنيديم‌ و نافرماني‌ كرديم!) ثابت‌ شد، چه‌ اين‌ سخن‌، خود دليل‌ كذب‌ شما در ادعاي‌ ايمانتان‌ مي‌باشد، پس‌ شما در واقع‌ به‌ هيچ‌چيز ايمان‌ نداريد، نه‌ به‌ تورات‌ و نه‌ به‌ قرآن‌.

 

ﭑ ﭒ ﭓ    ﭔ ﭕ  ﭖ ﭗ ﭘ ﭙ ﭚ  ﭛ ﭜ ﭝ ﭞ ﭟ ﭠ ﭡ ﭢ

ابن‌جرير طبري‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آيه‌ كريمه‌ چنين‌ نقل‌ مي‌كند: يهوديان‌ گفتند؛ كسي‌ ديگر جز ما هرگز وارد بهشت‌ نمي‌شود. پس‌ خداوند متعال‌ نازل‌ فرمود: «بگو» اي‌ محمد ص! به‌ يهوديان‌ «اگر به‌ حكم‌ الهي‌ سراي‌ آخرت‌ مختص‌ شماست ‌نه‌ ديگر مردم‌» و فقط شما هستيد كه‌ به‌ بهشت‌ وارد مي‌شويد و ديگران‌ با شما در اين‌ امر مشاركت‌ ندارند؛ «پس‌ اگر راست‌ مي‌گوييد آرزوي‌ مرگ‌ كنيد» زيرا كسي‌ كه‌ به‌ بهشتي ‌بودن‌ خود يقين‌ داشته‌باشد، قطعا مرگ‌ برايش‌ از زندگي‌ پر رنج‌ و گداز دنيا محبوب‌تر است، چرا كه‌ دنيا زندان‌ مؤمن‌ مي‌باشد.

در بيان‌ معناي‌ مراد آيه‌ از ابن‌عباس‌ك روايت‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمود: «مراد اين‌است‌ كه‌ بر هر يك‌ از دو گروهي‌ از ما يا شما كه‌ در ادعاي‌ خود دروغگوست، دعاي‌ مرگ‌ كنيد. اما يهوديان‌ چنين‌ دعايي‌ نكردند، چرا كه‌ به‌ دروغگو بودن‌ خوديقين‌ داشتند». ابن‌كثير مي‌گويد: «اين‌ تفسير ابن‌عباس‌ك از آيه‌ كريمه‌ - يعني‌ دعابر وجه‌ مباهله‌ - تفسيري‌ است‌ صحيح‌ زيرا ميان‌ وجود صلاح‌ و آرزوكردن‌ مرگ‌ هيچ‌ ارتباط منطقي‌اي‌ وجود ندارد و چه‌ بسيار افراد صالحي‌ كه‌ مرگ‌ را آرزو نمي‌كنند بلكه‌ دوست‌ دارند كه‌ عمري‌ طولاني‌ داشته‌ باشند تا بر اعمال‌ خيرشان ‌بيفزايند و مرتبه‌شان‌ در بهشت‌ برتر گردد، چنان‌كه‌ در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است: «خيركم‌ من‌ طال‌ عمره، و حسن‌ عمله‌: بهترين‌ شما كسي‌ است‌ كه‌ عمرش‌دراز و عملش‌ نيكو باشد». همچنين‌ در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ بخاري‌ و غير وي‌ از ابن‌عباس‌ك آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا ص فرمودند: «اگر يهوديان‌ مرگ‌ را آرزومي‌كردند، قطعا مي‌مردند و جايگاههاي‌ خود را در دوزخ‌ مي‌ديدند».