تعريف حديث منقطع، معضل، مرسل، معلق


Free Image Hosting pictures upload

 

منقطع: حديثي  که در سند آن يک راوي يا بيشتر ( که بصورت  متوالي و پشت سر هم نباشد) ذكر نشده باشد، حديث  منقطع گويند.

 

البته در زير  مجموعه اين حديث، يعني حديث منقطع، سه نوع حديث ديگر گنجانده مي شود زيرا همه آنها به نوعي در سندشان انقطاع دارند يعني يک يا چند راوي بسته به محل سند، در آن گم شده اند که عبارتند از:

 

1-حديث مرسل: حديثي که به پيامبر صلي الله عليه وسلم برمي گردد ولي کسيکه آن حديث را مستقيما از ايشان شنيده از سند افتاده باشد يا مي توان گفت حديثي که در آن، يک راوي در ابتداي سند افتاده باشد (تعريف اين نوع حديث در ماهنامه گذشته نيز ذكر شد).

 

2-حديث معلق: حديثي که در انتهاي سندش يک راوي افتاده باشد. مثلا در طرفي که مصنف حديث (منظور افرادي همچون بخاري و ترمذي و...) است يک راوي افتاده باشد. مثلا حديثي که در آن بخاري از علي و او نيز از حسن و او نيز از ابوبکر و او نيز از عمر روايت مي کنند که مثلا پيامبر فرمود...  اگر در اين  سند "علي" افتاده باشد، حديث را معلق گويند. البته بعضي از علما مي گويند اگر همه افراد سند نيز از سند بيافتند و  مثلا در اين مثال بخاري مستقيما  بگويد: قال النبي، باز هم اسم معلق بر آن حديث مي گذارند.

 

3-معضل: حديثي که نه در ابتداي سند و نه در آخر سند، بلکه در مابين اين دو، يک راوي يا چند راوي پشت سر هم از سند افتاده باشند، را حديث معضل گويند.

 

به همه سه نوع احاديث فوق، منقطع  السند گويند.

 

مثال:

 حديثي  از بخاري که روايت کرده:

 قال :حدثنا  الحُمَيدي عبدالله بن الزبير قال: حدثنا  سفيان، قال: حدثنا يحيي بن سعيد الانصاري قال:اخبرني محمد بن ابراهيم التيمي انه  سمع علقمة بن وقاص الليثي يقول:  سمعت عمر بن خطاب رضي الله عنه علي  المنبر قال : سمعت رسول الله صلي الله عليه وسلم يقول : « انما الاعمال بالنيات...»  منبع : بخاري کتاب آغاز وحي شماره 1.

 

حال با توجه به اين حديث، با مشاهده در سند آن متوجه مي شويم که:

 

1-  اگر "عمر ابن  خطاب" رضي الله عنه (كه مستقيما حديث را از پيامبر صلى الله عليه و سلم شنيده است) حذف شود، حديث  را مرسل گويند.

 

2- اگر "حُمَيدي" (كه در سند حديث آخرين راوى است)  از سند حذف شود، حديث را معلق  گويند.

 

3- اگر "سفيان" و "يحي بن سعيد" که پشت سر هم هستند  از سند حذف شوند، حديث را معضل گويند.

 

4- اگر "سفيان"  را به تنهايي حذف کنيم و يا به همراه او "التيمي" را نيز حذف  کنيم (توجه شود اين دو راوي  پشت سر هم نيستند) در اينصورت حديث را منقطع گويند.

 

حکم حديثي  که در سند آن انقطاع داشته باشد حال  به يکي از اشکال فوق، در کل مي توان به آن حديث منقطع يا منقطع الحديث گفت و بنابراين همه انواق حديث مذکور زير مجموعه حديث منقطع هستند  و در مواردي به آنها منقطع گفته مي شود جدايي ازمحل قطع سند و اين نوع احاديث مردودند و  قابل قبول نيستند و به آنها احتجاج نميشود و جزو احاديث ضعيف هستند.

 

البته حديث مرسل صحابي استثنا است زيرا:

 

حديث مرسل صحابي، به حديثي گويند که در آن يک صحابي از يک صحابي ديگر حديثي را نقل مي کند که آن صحابي که حديث را از پيامبر شنيده است معلوم نيست چه کسي است و يا به اصطلاح آن صحابي از سند حديث افتاده است ولي چون يک صحابي ديگر از وي شنيده است و اصحاب پيامبر صلى الله عليه و سلم همگي "عادل" هستند بنابر اين علما حديث مرسل صحابي را بعنوان حديث ضعيف نشمرده اند و بدان احتجاج مي کنند.