تفسیرقرآن کریم سوره بقره آیات (75 الی 79)
تفسیرقرآن کریم سوره بقره آیات (75 الی 79)
ﯢ ﯣ ﯤ ﯥ ﯦ ﯧﯨ ﯩ ﯪ ﯫ ﯬ ﯭ ﯮ ﯯ ﯰ ﯱ ﯲ ﯳ ﯴ ﯵ ﯶ
«آيا طمع داريد» اي مؤمنان! «كه يهوديان به شما ايمان بياورند؟» يعني: شمارا تصديق كرده و به دعوت شما لبيك بگويند؟ «با آن كه گروهي از آنان كلام خدا» يعني: تورات «را ميشنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش» و دريافتن آيات واحكامش «تحريف ميكردند» و از جمله تحريفهاي آنها افزودن الفاظي درتورات، يا كاستن از آن، يا تبديلكردن چيزي از آن به غير آن، يا حلال نمودن حرام آن به اين منظور بود كه احكام آن با خواهشها و هوسهايشان مطابق گردد. ونيز از آن جمله بود: تغيير دادن اوصاف رسول خداص در تورات و از آن جملهبود: ساقط كردن حدود الهي از اشراف خويش. «و خودشان هم ميدانستند» يعني: با آن كه ميدانستند كه آنچه ميكنند، تحريفي است كه با دستور خدا درتبليغ احكامش به همان كيفيت حقيقي آن، مخالف است، ولي باز هم مرتكب اينعمل ميشدند؛ پس چگونه در حال و وضعي اين چنين، به مسلمان شدنشان طمع ميورزيد؟
ابنعباس و مقاتل در بيان سبب نزول آيه كريمه ميگويند: «اين آيه درباره هفتاد تن يهودياني نازل شد كه موسي آنان را برگزيد تا با خود به كوه طورببرد و چون با وي بدانجا رفتند، كلام خدا را در حال امر و نهيش خطاب بهموسي شنيدند، اما هنگاميكه به ميان قوم خويش برگشتند، دو گروه شدند:گروهي حقيقت را چنانكه بود، به راستي باز گفتند و گروهي ديگر آن را تحريفكردند و گفتند: شنيده ما اين است كه خداوند ميگفت: اگر توانستيد، اينكارها را انجام دهيد ولي اگر نتوانستيد، باكي نيست، آنها را انجام ندهيد». اما بيشتر مفسران برآنند كه آيه كريمه درباره يهودياني نازل شد كه آيه رجم و اوصاف حضرت محمدص در تورات را تغيير دادند.
ﯷ ﯸ ﯹ ﯺ ﯻ ﯼ ﯽ ﯾ ﯿ ﰀ ﰁ ﰂ ﰃ ﰄ ﰅ ﰆ ﰇ ﰈ ﰉ ﰊ ﰋﰌ ﰍ ﰎ ﰏ
«و چون» منافقان يهود «با مؤمنان روبرو شوند، ميگويند: ما ايمان آوردهايم. ووقتي با همديگر خلوت ميكنند» يعني: چون اين يهوديان نفاق پيشه با منافقانشانخلوت ميكنند، «ميگويند» به آنها با لحني عتاب آميز «آيا آنچه خدا بر شماگشودهاست، با آنان درميان ميگذاريد؟» يعني: آيا در مورد عذابي كه خداوند برشما حكم كرده، با مؤمنان سخن ميگوييد «تا در پيشگاه خداوند با آن بر شماحجت آورند؟» محاجه: ابراز حجت است. يعني: مسلمانان را از عذابي كهخداوند بر شما حكم كرده، آگاه نسازيد كه اين خود حجتي برايشان عليه شما ميشود. اما ابنكثير در معناي آن ميگويد: «آيا به اين امر كه محمد پيامبرخداست، اقرار ميكنيد با آن كه خود ميدانيد كه در تورات بر پيروي از وي ازشما پيمان گرفته شده است؟ اين موضوع را انكار كنيد و به آن اعتراف ننماييد» «مگر نميانديشيد؟» كه از اين سخنان شما چه زيانهايي پديد ميآيد؟ آري! وضعيت اين گونه بود كه گروهي از يهوديان مسلمان شده، سپس نفاق پيشه كردند و همينان بودند كه سبب نزول مجازات الهي بر نياكان خود را به مؤمنان عرب بازگو ميكردند.
مجاهد در بيان سبب نزول آيهكريمه ميگويد: رسول خداص در روز حمله به يهود بنيقريظه، در كنار قلعههايشان ايستادند و خطاب به آنان گفتند: «اي برادران بوزينهها! اي برادران خوكها! و اي پرستشگران طاغوت!» يهوديان كه اين اوصافخود را از زبان رسول خداص شنيدند، به يكديگر گفتند: چه كسي اوصافمان رابه محمدص خبر داده است، اين خبرها جز از ميان خود ما به بيرون درز نكردهاست! آيا آنچه را خداوند بر شما از عذاب حكم كرده، با مؤمنان در ميان ميگذاريد تا حجتي عليه خودتان گردد؟ همان بود كه آيه كريمه نازل شد.
ﭑ ﭒ ﭓ ﭔ ﭕ ﭖ ﭗ ﭘ ﭙ ﭚ
«آيا نميدانند كه خداوند آنچه را پوشيده ميدارند» از كفر خويش به محمدص وتكذيب وي در هنگامي كه با همديگر خلوت ميكنند «و آنچه را آشكار ميكنند» از كار و سخنان خود در هنگام ملاقات با مؤمنان «ميداند؟».
ﭛ ﭜ ﭝ ﭞ ﭟ ﭠﭡ ﭢ ﭣ ﭤ ﭥ ﭦ
«و بعضي از آنان اميهايي هستند» يعني: از يهوديان گروه بيسوادي هستند كه نوشتن و خواندن را نميدانند، به همين جهت است «كه كتاب آسماني را جز آرزوهاي باطلي نميدانند» مانند اين آرزوي خام و دروغين كه آنان بهسبب اعمال شايسته ادعايي خود، يا بدان سبب كه - به باور خويش - پيشينيان صالحي داشتند، آمرزيده ميشوند. بعضي گفتهاند: «اماني» به معني خواندن است، يعني: آنان جزلقلق زبان و خواندن طوطيوار بدون فهم، چيز ديگري از تورات نميدانند «وفقط پندار ميبافند» يعني: اينگونه باورهاي كاذب، فقط بر گمان و پنداري متكياست كه آن را به تقليد دريافتهاند و همين عامل است كه به آنان اجازه نميدهد تاچشمانشان به سوي حقايق باز شود. ابنجرير طبري ميگويد: «اعراب كساني ازمردان را كه خواندن و نوشتن نميدانستند، از نظر جهل و ناداني به مادرانشان نسبت ميدادند و از اينروي به آنان امي ميگفتند».
اين آيه كريمه، دليل بطلان تقليد در عقايد و اصول احكام است، چنانكهسلف صالح در صدر اسلام و در سه قرن اوليه، بر بطلان تقليد در عقيده اجماعداشتهاند. آري! در آن عصر، مردم بيدانش، عقيده خويش را همراه با دليل وبرهان آن از علما دريافت نموده و كوركورانه از ايشان تقليد نميكردند.
ﭧ ﭨ ﭩ ﭪ ﭫ ﭬ ﭭ ﭮ ﭯ ﭰ ﭱ ﭲ ﭳ ﭴ ﭵﭶ ﭷ ﭸ ﭹ ﭺ ﭻ ﭼ ﭽ ﭾ ﭿ ﮀ
«پس واي» يعني: هلاكت و نيستي «بر كساني باد كه كتاب را» مطابق آنچه كه هواهاي نفسانيشان به آنان القا ميكند «با دستهاي خود مينويسند» با آن كه نيك ميدانند كه اين كتاب، دست نوشته و دستساز خود آنهاست «سپس ميگويند: اين از جانب خداست تا بدان بهاي ناچيزي بهدست آرند» يعني: اين نويسندگان، فقط به تحريف و تبديل كتاب الهي اكتفا نكرده بلكه پا را از اين حد هم فراتر ميگذارند و در محافل و مجالسشان چنين ندا در ميدهند كه: «اين از جانب خداست!!» تا با اين جنايت بزرگ خويش، بهاي ناچيز و بيارزشي را بهدست آورند «پس واي بر آنان از آنچه به دست خويش نوشتهاند» از بر ساختههاي دروغين بهنام خداي سبحان «و واي بر آنان از آنچه به دست ميآورند» از رشوت، در برابر فروش احكامديني و تحريف حقايق.
مفسران در بيان سبب نزول گفته اند: «اين آيه كريمه درباره اهل كتاب نازلشد». عباس ميگويد: «اين آيه درباره يهودياني نازل شد كه اوصاف وشمايل پيامبراكرم ص را در تورات تغيير دادند». شمايل رسول اكرم ص درتورات چنين توصيف شده بود: «پيامبر خاتم چشماني سياه دارد، چهار شانهاست، موهاي مجعد و صورتي زيبا دارد»، اما يهوديان از سر حسد و تجاوز، ايناوصاف را تغيير داده و گفتند: «اوصاف وي در تورات چنين است كه: قدي بلند، چشماني آبي و موهاي افتاده دارد».