﴿ سوره‌ مرسلات

مکی‌ است‌ و داراي‌ (50) آيه‌ است‌.


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

ترجمه فارسی:

سوگند به آیه‌هائی که (توسّط جبرئیل، پیاپی بر محمّد) فرو فرستاده می‌شود! برای پخش خوبیها و نیکیها. (۱) و سوگند به آیه‌هائی که (سائر ادیان را) سخت در هم نوردیده و منسوخ می‌کنند! (۲) و سوگند به آیه‌هائی که (حکمت و هدایت را در دل جهانیان) به گونه‌ی گسترده‌ای پخش می‌کنند! (۳) و سوگند به آیه‌هائی که (حق و باطل را) کاملاً از هم جدا می‌سازند! (۴) و سوگند به آیه‌هائی که یاد (خدا) و پند و اندرز (آسمانی) را (به مردم) می‌رسانند! (۵) برای (اتمام حجّت با بندگان و رفع) عذر، و بیم دادن (ایشان از عذاب). (۶) قطعاً چیزی که از آن بیم داده می‌شوید (و قیامت نام دارد) به وقوع می‌پیوندد. (۷) هنگامی که ستارگان محو و تاریک می‌گردند. (۸) و هنگامی که آسمان شکافته می‌گردد. (۹) و هنگامی که کوهها برکنده و پراکنده می‌گردند. (۱۰) و هنگامی که برای پیغمبران تعیین وقت می‌گردد (تا برای ادای شهادت بر ملّت خود، حاضر شوند). (۱۱) (این کارها) برای چه روزی پس انداخته و در نظر گرفته شده‌اند؟ (۱۲) برای روز قضاوت (در میان مردم) و جدائی انداختن (میان حق و باطل، و صفوف مؤمنان از صفوف کافران، و نیکوکاران از بدکاران، و بالأخره بهشتیان از دوزخیان). (۱۳) تو چه می‌دانی روز داوری و جدائی چیست؟ (۱۴) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۱۵) آیا ما پیشینیان (تکذیب‌کننده) را نابود نساخته‌ایم؟ (۱۶) سپس پسینیان را به دنبالشان روانه نکرده‌ایم؟ (۱۷) ما با گناهکاران چنین رفتار می‌کنیم. (۱۸) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۱۹)آیا ما شما را از آب حقیر و ناچیزی (به نام منی) نیافریده‌ایم؟ (۲۰) و آن را در جایگاهی استوار قرار داده‌ایم (که رحم مادر است و آن اندازه مناسب و جالب و عجیب است که هر انسانی را در شگفتی فرو می‌برد). (۲۱) تا مدّت زمانی مشخّص (که دوران ماندگاری جنین در شکم پایان می‌گیرد، و روز ولادت فرا می‌رسد). (۲۲) ما توانائی (این کار را) داشته‌ایم (که از نطفه‌ی ناچیز و حقیری چنان انسان شریف و کاملی بسازیم) و ما بهترین توانا بوده و هستیم. (۲۳) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۲۴) آیا ما زمین را گردآورنده (ی مردمان در حال حیات بر روی خود، و در حال ممات در دل خود) نساخته‌ایم؟ (۲۵) هم در حال حیات و هم در حال ممات؟ (۲۶) و در آن کوههای استوار و بلند پدید نیاورده‌ایم، و از آب گوارا به شما ننوشانده‌ایم؟ (۲۷) در آن روز، وای به حال تکذیب کنندگان! (۲۸) (بدانان گفته می‌شود:) به سوی همان چیزی رهسپار شوید که پیوسته دروغش می‌شمردید. (۲۹) بروید به سوی سایه‌ی سه شاخه (ی دودهای خفقان بار آتش). (۳۰) نه سایه‌دار خنک و آسایش‌بخشی است، و نه از سوزندگی شعله‌های آتش جلوگیری می‌کند. (چرا که خود برخاسته از آتش است). (۳۱) آتشی که (چنین دود مرگباری از آن برمی‌خیزد) آتشپاره‌هائی از خود بیرون می‌دهد که انگار کوشک (بزرگ و برافراشته‌ای) هستند. (۳۲) آتشپاره‌هائی که انگار (از لحاظ رنگ و حرکت و سرعت) شتران زردی هستند. (۳۳) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۳۴) امروز، روزی است که (تکذیب‌کنندگان آیات الهی، دم نمی‌زنند و) سخن نمی‌گویند (چرا که خداوند بر دهانشان مهر سکوت می‌نهد). (۳۵) و بدیشان اجازه داده نمی‌شود تا پوزش بطلبند و عذرخواهی بکنند. (۳۶) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۳۷) (بدیشان گفته می‌شود:) امروز، روز داوری (در میان مردم) و جداسازی (مؤمنان از کافران و حق از باطل و بالأخره بهشتیان از دوزخیان) است، شما را با همه‌ی پیشینیان گرد آورده‌ایم. (۳۸) اکنون اگر حیله و چاره‌ای (برای گریز از چنگال عقاب و عذاب من) دارید، نسبت به من انجام دهید (و با هر طرح و نقشه‌ای که می‌توانید خویشتن را از دست من برهانید). (۳۹) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۴۰) پرهیزگاران در زیر سایه‌ها و در کنار چشمه‌سارانند. (۴۱) و در میان میوه‌هائی که بخواهند و آرزو کنند. (۴۲) در برابر کارهائی که می‌کرده‌اید، خوش بخورید و خوش بنوشید، گوارا باد. (۴۳) ما این گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم. (۴۴) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۴۵) (در این چند روز کوتاه دنیا) کمی بخورید و چندی لذّت ببرید (ولی بدانید که عذاب الهی در انتظار شما است، چرا که) شما گناهکارید. (۴۶) در آن روز، وای به حال تکذیب‌کنندگان! (۴۷) (چنان از باده‌ی غرور سرمست هستند که) وقتی بدانان گفته می‌شود: (در برابر اوامر و نواهی الهی) خضوع کنید و کرنش ببرید خضوع نمی‌کنند و کرنش نمی‌برند! (۴۸) در آن روز، وای به حال تکذیب کنندگان! (۴۹) (اگر به این قرآن که دلائل صدق و نشانه‌های حقّانیّت آن در تمام آیات و تعبیراتش آشکار است، ایمان نیاورند) پس به کدام سخن دیگر - غیر از قرآن - ایمان می‌آورند؟ (۵۰)

ترجمه کوردی:

سوێند به‌و فریشتانه‌ی به‌کاری چاك و دروست و فه‌رمانبه‌رداریی هه‌ڵده‌ستن یه‌ك له‌دوای یه‌ك. (1) هه‌روه‌ها ئه‌وانه‌ی که به‌گورج و گۆڵی و خێرایی فه‌رمانه‌کانی خوا به‌جێ ده‌هێنن، یاخود به‌و بایانه‌ی هه‌ڵده‌که‌ن و شارو دێهاتی خوانه‌ناسان کاول ده‌که‌ن. (2) به‌و فریشتانه‌ش که هه‌ور بڵاو ده‌که‌نه‌وه‌، یاخود هه‌موو شتێکی کۆ بڵاوه پێ ده‌که‌ن. (3) به‌وانه‌ش که حه‌ق و ناحه‌ق لێك جیاده‌که‌نه‌وه‌. (4) به‌و فریشتانه‌ش که په‌یامی خوا ده‌گه‌یه‌نن به‌خه‌ڵکی و له خزمه‌تی جوبره‌ئیلدا قورئانیان ده‌گه‌یاند. (5) بۆ ئه‌وه‌ی به‌ڵگه بخه‌نه ده‌ست ئیمانداران، نه‌فامانیش بێداربکه‌نه‌وه‌. (6) به‌ڕاستی ئه‌م به‌ڵێن و وادانه‌ی پێتان ده‌درێت هه‌ر پێش دێت. (7) جا کاتێك دێت ئه‌ستێره‌کان ڕوناکییان نامێنێت. (8) ئاسمانیش له‌ت ده‌بێت و لێك ده‌ترازێت. (9) کاتێك کێوه‌کان هه‌ڵده‌کێنرێن و له‌جێی خۆیان نامێنن و وردوخاش ده‌بن. (10) هه‌روه‌ها کاتێك دێت پێغه‌مبه‌ران کات و شوێنی دیاری کراویان بۆ داده‌نرێت (ڕووبه‌ڕوی قه‌ومه‌کانیان ده‌کرێنه‌وه‌). (11) ئاخۆ ده‌زانن خه‌ڵکینه لێپرسینه‌وه بۆ چ ڕۆژێك دواخراوه‌؟! (12) بێگومان بۆ ڕۆژی جیاکردنه‌وه‌و دادگاییه‌کی ڕه‌وا. (13) جا تۆ چووزانی ڕۆژی جیاکردنه‌وه‌و دادگایی چ ڕۆژێکی سه‌خت و دژواره‌. (14) هاوارو ئاهو ناڵه له‌و ڕۆژه‌دا بۆ ئه‌وانه‌ی که بڕوایان به پێغه‌مبه‌ران و قیامه‌ت و لێپرسینه‌وه نه‌بوو. (15) باشه‌، ئه‌وه نابینن چۆن پێشینانمان له‌ناو بردووه‌؟ (16) پاشان دوایینه‌کانیش به‌شوێنیاندا له‌ناو ده‌به‌ین. (17) هه‌ر به‌و شێوه‌یه‌ش ده‌که‌ین له‌گه‌ڵ تاوانباراندا. (18) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (19) ئه‌ی ئه‌وه بۆ سه‌رنج ناده‌ن، ئایا ئێوه‌مان له ئاوێکی بێ نرخ دروست نه‌کردووه‌؟! (20) ئینجا له جێی مه‌حکه‌م و قایمدا نوتفه‌مان دانه‌ناوه‌؟! (21) بۆ ماوه‌یه‌کی دیاریکراو؟! (22) ئینجا ئێمه ده‌سه‌ڵاتدار بووین به‌سه‌ر ئه‌واندا، ئای چ ده‌سه‌ڵاتدارێکی چاکین. (23) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (24) ئایا ئێمه زه‌ویمان نه‌کردووه به‌هۆکاری کۆ کردنه‌وه‌. (25) بۆ زیندووان و مردووان. (26) هه‌روه‌ها له‌سه‌ر گۆی زه‌وی کێوی لوطکه بڵندمان دامه‌زراندووه‌و ئاوی سازگارمان پێشکه‌ش نه‌کردوون بۆ خواردنه‌وه‌؟! (27) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (28) ده‌ی که‌واته ئه‌ی خوانه‌ناسان هه‌ستن و ڕاکه‌ن بۆ ئه‌و شوێنه‌ی بڕواتان پێی نه‌بوو به‌درۆتان ده‌زانی. (29) ڕاکه‌ن؛ ده‌رچن بۆ سێبه‌ری ئه‌و دوو که‌ڵه سێ بڕگه‌یه‌. (30) نه سێبه‌ره (تا له سایه‌یدا بحه‌وێته‌وه‌) نه له بڵێسه‌ی ئاگری دۆزه‌خ ده‌تانپارێزێت. (31) به‌ڕاستی ئه‌و ئاگره بڵێسه‌یه‌ك فڕێ ده‌دات وه‌ك کۆشك و ته‌لارێکی گه‌وره‌، مه‌زنه‌. (32) هه‌ر وه‌کو وشتری زه‌ردی مه‌یله‌و ڕه‌ش ده‌نوێنێت. (33) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (34) ئه‌مڕۆ ئیتر ئه‌و ڕۆژه‌یه که قسه‌یان نه‌ماوه‌و ورته‌یان لێ نایه‌ت. (35) مۆڵه‌تیش نادرێن پاکانه بکه‌ن. (36) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (37) ئه‌مه ئیتر ڕۆژی جیاکردنه‌وه‌یه‌، ئێوه‌مان له‌گه‌ڵ هه‌موو نه‌وه‌کانی پێشوودا کۆکردۆته‌وه‌. (38) جا ئه‌گه‌ر ده‌توانن نه‌خشه‌یه‌ك، فێڵێك ئه‌نجام بده‌ن دژی من ئه‌نجامی بده‌ن. (39) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (40) له‌ولاشه‌وه به‌ڕاستی دیندارو پارێزکاران، وان له ژێر سێبه‌ردا، له پاڵ کانیاوو تاڤگه‌کاندا. (41) له هه‌ر جۆره میوه‌یه‌ك که ئاره‌زووی بکه‌ن بۆیان ئاماده‌یه‌و پێشکه‌شیان ده‌کرێت. (42) پێیان ده‌وترێت بخۆن و بخۆنه‌وه‌، نۆشتان بێت له پاداشتی ئه‌و کارو کرده‌وه چاکانه‌دا که ئه‌نجامتان ده‌دا. (43) بێگومان ئێمه ئا به‌و شێوه‌یه پاداشتی چاکه‌خوازان ده‌ده‌ینه‌وه‌. (44) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (45) ئێوه‌ش ئه‌ی خوانه‌ناسان، له دنیادا بخۆن و که‌مێك ڕابوێرن، به‌ڕاستی ئێوه تاوانبارو تاوانکارن. (46) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (47) خۆ ئه‌گه‌ر پێیان بوترێت، کڕنوش به‌رن و ملکه‌چ و فه‌رنبه‌رداری خوابن، ئه‌وانه کڕنووش نابه‌ن و ملکه‌چ نابن. (48) سه‌یری ئایه‌تی 15 بکه‌. (49) باشه ئه‌و دڵڕه‌قانه‌، ئه‌گه‌ر به‌م قورئانه باوه‌ڕ ناکه‌ن، به چ گوفتارێکی تر ده‌که‌ن و ئیمان ده‌هێنن؟! (50)

ترجمه مکارم شیرازی:

سوگند به فرشتگانی که پی در پی فرستاده می‌شوند، (۱) و آنها که همچون تند باد حرکت می‌کنند، (۲) و سوگند به آنها که (ابرها را) می‌گسترانند، (۳) و آنها که جدا می‌کنند، (۴) و سوگند به آنها که آیات بیدارگر (الهی) را (به انبیا) القا می‌نمایند، (۵) برای اتمام حجّت یا برای انذار، (۶) که آنچه به شما (درباره قیامت) وعده داده می‌شود، یقیناً واقع‌شدنی است! (۷) در آن هنگام که ستارگان محو و تاریک شوند، (۸) و (کرات) آسمان از هم بشکافند، (۹) و در آن زمان که کوه‌ها از جا کنده شوند، (۱۰) و در آن هنگام که برای پیامبران (بمنظور ادای شهادت) تعیین وقت شود! (۱۱) (این امر) برای چه روزی به تأخیر افتاده؟ (۱۲) برای روز جدایی (حق از باطل)! (۱۳) تو چه می‌دانی روز جدایی چیست! (۱۴) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۱۵) آیا ما اقوام (مجرم) نخستین را هلاک نکردیم؟! (۱۶) سپس دیگر (مجرمان) را به دنبال آنها می‌فرستیم! (۱۷) (آری) این گونه با مجرمان رفتار می‌کنیم! (۱۸) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۱۹)آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم، (۲۰) سپس آن را در قرارگاهی محفوظ و آماده قرار دادیم، (۲۱) تا مدّتی معیّن؟! (۲۲) ما قدرت بر این کار داشتیم، پس ما قدرتمند خوبی هستیم (و امر معاد برای ما آسان است)! (۲۳) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۲۴) آیا زمین را مرکز اجتماع انسانها قرار ندادیم، (۲۵) هم در حال حیاتشان و هم مرگشان؟! (۲۶) و در آن کوه‌های استوار و بلندی قرار دادیم، و آبی گوارا به شما نوشاندیم! (۲۷) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۲۸) (در آن روز به آنها گفته می‌شود:) بی‌درنگ، به سوی همان چیزی که پیوسته آن را تکذیب می‌کردید بروید! (۲۹) بروید به سوی سایه سه شاخه (دودهای خفقان‌بار و آتش‌زا)! (۳۰) سایه‌ای که نه آرامبخش است و نه از شعله‌های آتش جلوگیری می‌کند! (۳۱) شراره‌هایی از خود پرتاب می‌کند مانند یک کاخ! (۳۲) گویی (در سرعت و کثرت) همچون شتران زردرنگی هستند (که به هر سو پراکنده می‌شوند)! (۳۳) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۳۴) امروز روزی است که سخن نمی‌گویند (و قادر بر دفاع از خویشتن نیستند)، (۳۵) و به آنها اجازه داده نمی‌شود که عذرخواهی کنند! (۳۶) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۳۷) (و به آنها گفته می‌شود:) امروز همان روز جدایی (حق از باطل) است که شما و پیشینیان را در آن جمع کرده‌ایم! (۳۸) اگر چاره‌ای در برابر من (برای فرار از چنگال مجازات) دارید انجام دهید! (۳۹) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۴۰) (در آن روز) پرهیزگاران در سایه‌های (درختان بهشتی) و در میان چشمه‌ها قرار دارند، (۴۱) و میوه‌هایی از آنچه مایل باشند! (۴۲) بخورید و بنوشید گوارا، اینها در برابر اعمالی است که انجام می‌دادید! (۴۳) ما این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم! (۴۴) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۴۵) (و به مجرمان بگو:) بخورید و بهره گیرید در این مدت کم (از زندگی دنیا، ولی بدانید عذاب الهی در انتظار شماست) چرا که شما مجرمید! (۴۶) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۴۷) و هنگامی که به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمی‌کنند! (۴۸) وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان! (۴۹) (و اگر آنها به این قرآن ایمان نمی‌آورند) پس به کدام سخن بعد از آن ایمان می‌آورند؟! (۵۰)

ترجمه اردو:

ئارقىمۇئارقا چىققۇچى (لەرزان) شاماللار بىلەن قەسەمكى، (1) قاتتىق چىققۇچى بورانلار بىلەن قەسەمكى، (2) (بۇلۇتلارنى اﷲ خالىغان تەرەپلەرگە) تارقاتقۇچى شاماللار بىلەن قەسەمكى، (3) (ھەق بىلەن باتىلنىڭ، ھارام بىلەن ھالالنىڭ) ئارىسىنى ئايرىغۇچى پەرىشتىلەر بىلەن قەسەمكى، (4) (بەندىلەرگە) ئۆزرە (قالدۇرماسلىق) ياكى (اﷲ نىڭ ئازابىدىن) ئاگاھلاندۇرۇش ئۈچۈن ۋەھىينى (پەيغەمبەرلەرگە) ئېلىپ چۈشكۈچى پەرىشتىلەر بىلەن قەسەمكى، (5–6) (ئى مەككە كۇففارلىرى!) سىلەر ئاگاھلاندۇرۇلغان ئىش (يەنى قىيامەت، ھېساب ۋە جازا) چوقۇم مەيدانغا كەلگۈچىدۇر (7) يۇلتۇزلارنىڭ (نۇرى) ئۆچۈرۈلگەن چاغدا (8) ئاسمان يېرىلغان چاغدا (9) تاغلار تىتىلىپ (شامالدا ئۇچۇپ يۈرگەن زەررىلەردەك) ئۇچۇپ يۈرگەن چاغدا (10) پەيغەمبەرلەرگە (ئۇلار بىلەن ئۈممەتلىرى ئارىسىدا ھۆكۈم چىقىرىلىشقا) ۋاقىت بەلگىلەنگەن چاغدا (ۋەدە قىلىنغان قىيامەت مەيدانغا كېلىدۇ) (11) (پەيغەمبەرلەرنىڭ قەۋملىرىگە ئائىت ئىشلار) قايسى بۈيۈك كۈنگە كېچىكتۈرۈلدى؟ (12) خالايىقنىڭ ئارىسىدا ھۆكۈم چىقىرىلىدىغان كۈن ئۈچۈن (تەخىر قىلىندى) (13) ھۆكۈم چىقىرىلىدىغان كۈننىڭ نېمىلىكىنى (يەنى ئۇنىڭ دەھشىتىنى) قانداق بىلەلەيسەن؟ (14) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (15) (پەيغەمبەرلىرىنى ئىنكار قىلغانلىقلىرى ئۈچۈن) ئىلگىرىكىلەرنى ھالاك قىلمىدۇقمۇ؟ (16) ئاندىن ئۇلارغا ئەگەشتۈرۈپ كېيىنكىلەرنى ھالاك قىلدۇق (17) گۇناھكارلارنى مۇشۇنداق قىلىمىز (يەنى جازالايمىز) (18) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (19) سىلەرنى بىز ئاجىز مەنىدىن ياراتمىدۇقمۇ؟ (20) ئۇنى بىز مەلۇم ۋاقىتقىچە (يەنى تۇغۇلغۇچە) پۇختا ئارامگاھ (يەنى بەچچىدان) دا قىلدۇق (21–22) بىز (ئۇنى ئابىمەنىيدىن يارىتىشقا) قادىر بولدۇق، بىز (ئۇنى ئەڭ چىرايلىق شەكىلدە يارىتىشقا) نېمىدېگەن ياخشى قادىر بولغۇچىمىز! (23) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (24) زېمىننى بىز ئۆز ئىچىگە ئالىدىغان قىلمىدۇقمۇ؟ (25) (يەنى) تىرىكلەرنى ۋە ئۆلۈكلەرنى (ئۆز ئىچىگە ئالىدىغان قىلمىدۇقمۇ؟) (26) بىز زېمىنغا ئېگىز تاغلارنى ئورناتتۇق، سىلەرنى تاتلىق سۇ بىلەن سۇغاردۇق (27) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (28) (ئۇلارغا دوزاخ مۇئەككەللىرى) «سىلەر (دۇنيادىكى چېغىڭلاردا) ئىنكار قىلغان (دوزاخ) ئازابىغا بېرىڭلار، ئۈچ شاخلىق سايىگە بېرىڭلار» (دەيدۇ) (29–30) ئۇ سايە (جەھەننەمنىڭ تۈتۈنى بولۇپ كىشىنى) سەگىدەتمەيدۇ، (جەھەننەمنىڭ) يالقۇنىنىمۇ توسمايدۇ (31) ئۇ يالقۇن قەسىردەك (چوڭ) ئۇچقۇنلارنى چىقىرىدۇ (32) ئۇ ئۇچقۇنلار قارا - سېرىق تۆگىلەرگە ئوخشايدۇ (33) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (34) بۇ كۈندە ئۇلار سۆز قىلالمايدۇ (35) ئۇلارنىڭ ئۆزرە ئېيتىشىغا ئىزنى بېرىلمەيدۇ (36) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (37) بۇ (خالايىقنىڭ ئارىسىدا) ھۆكۈم چىقىرىلىدىغان كۈندۇر، (ئۇ كۈندە) سىلەرنى ۋە ئاۋۋالقىلارنى (يەنى ئۆتكەنكى ئۈممەتلەرنى) (ئاراڭلاردا ھۆكۈم چىقىرىش ئۈچۈن) يىغىمىز (38) ئەگەر (ئازابتىن قۇتۇلۇشقا) بىرەر چارەڭلار بولسا، چارە قىلىپ بېقىڭلار (39) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (40) شۈبھىسىزكى، تەقۋادارلار سايىلەردىن، بۇلاقلاردىن ۋە كۆڭلى تارتقان مېۋىلەردىن بەھرىمەن بولىدۇ (41–42) (ئۇلارغا) «دۇنيادا قىلغان (ياخشى) ئەمەللىرىڭلار ئۈچۈن خۇشال - خۇرام يەڭلار ۋە ئىچىڭلار» (دېيىلىدۇ) (43) شۈبھىسىزكى، بىز ياخشى ئىش قىلغۇچىلارنى مۇشۇنداق مۇكاپاتلايمىز (44) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (45) (كۇففارلارغا) «(دۇنيانىڭ لەززەتلىرىدىن) ۋاقىتلىق يەڭلار ۋە بەھرىمەن بۇلۇڭلار، شۈبھىسىزكى، سىلەر گۇناھكارسىلەر» (دېيىلىدۇ) (46) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (47) ئۇلارغا: «رۇكۇ قىلىڭلار» دېيىلسە، ئۇلار رۇكۇ قىلمايدۇ (48) بۇ كۈندە (ئۇ كۈننى) ئىنكار قىلغۇچىلارغا ۋاي! (49) ئۇلار (شانلىق دەلىللەرنى ئۆز ئىچىگە ئالغان، پاساھەت - بالاغەتتە ئەڭ يۇقىرى بولغان بۇ قۇرئانغا ئىشەنمىسە) باشقا قايسى سۆزگە ئىشىنىدۇ (50)

 تفسیر


﴿ سوره‌ مرسلات

مکی‌ است‌ و داراي‌ (50) آيه‌ است‌.

 

وجه‌ تسميه: اين‌ سوره‌ به‌نام‌ مطلع‌ خود: ... كه‌ خداوندY بدان‌ سوگند خورده‌ است‌، «مرسلات‌» ناميده‌ شد.

فضيلت‌ آن: ابن‌عباس‌t از مادرش‌ روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا ص در نماز مغرب‌ سوره‌ «مرسلات‌» را مي‌خواندند. نقل‌ است‌ كه‌ ابن‌عباس‌t سوره ‌«مرسلات‌» را مي‌خواند، در اين‌ اثنا ام‌الفضل‌ به‌ وي‌ گفت: فرزندم‌! با خواندن‌ اين ‌سوره‌ به‌ خاطرم‌ آوردي‌؛ اين‌ سوره‌ آخرين‌ چيزي‌ است‌ كه‌ شنيدم‌ رسول‌ خدا صآن‌ را در نماز مغرب‌ مي‌خوانند.

 

ﮑ  ﮒ   ﮓ 

«قسم‌ به‌ فرستادگان‌ پياپي» ابن‌كثير مي‌گويد: «قول‌ قوي‌ تر اين‌ است‌ كه‌ مراد از فرستادگان‌ پياپي‌، بادهايي‌ است‌ كه‌ چون‌ موي‌ گردن‌ اسب‌ كه‌ پشت‌ سر هم‌ برآن‌ روييده‌ است‌، پياپي‌ مي‌آيند». قرطبي‌ نيز مي‌گويد: «جمهور مفسران‌ برآنند كه‌ مراد از مرسلات‌، بادهاست‌». به‌قولي ‌ديگر: مراد از «مرسلات‌» فرشتگان ‌فرستاده‌اي‌ هستند كه‌ وحي‌ و امر و نهي‌ پروردگار را بر وجهي‌ نيكو، يا به‌ طورپياپي‌ مي‌آورند.

 

ﮔ  ﮕ   ﮖ 

«پس‌ قسم‌ به‌ تندبادهاي‌ سخت» كه‌ به‌قصد انجام‌ مأموريت‌ خود ـ يعني ‌آوردن‌ نعمت‌ يا عذاب‌ ـ فرستاده‌ مي‌شوند. به‌قولي: «عاصفات‌» فرشتگاني‌اند كه ‌بر بادها گمارده‌ مي‌شوند و آنها را تند مي‌رانند. به‌قولي‌ديگر: آنها فرشتگاني‌ هستند كه‌ ارواح‌ كافران‌ را به‌ تندي‌ مي‌رانند.

 

ﮗ  ﮘ   ﮙ  

«و قسم‌ به‌ افشانندگان‌ افشانگر» كه‌ ابرهاي‌ بادآور باران‌زا را آن‌گونه‌ كه ‌پروردگار عزوجل‌ بخواهد، مي‌پراكنند. يا مراد از «ناشرات‌» فرشتگاني‌اند كه‌ برابرها گماشته‌اند و آنها را مي‌پراكنند. يا مراد فرشتگاني‌اند كه‌ در هنگام ‌فرودآوردن‌ وحي‌، بالهاي‌ خود را در فضا مي‌گشايند و مي‌افشانند.

 

ﮚ  ﮛ  ﮜ 

«پس‌ قسم‌ به‌ جداكنندگان‌ به‌ جداكردني» مراد فرشتگاني‌ هستند كه‌ با پيامهاي‌ الهي‌اي‌ كه‌ فرود مي‌آورند، حق‌ و باطل‌ و حلال‌ و حرام‌ را از هم‌ جدا مي‌كنند.

 

ﮝ  ﮞ  ﮟ 

«پس‌ قسم‌ به‌ فرشتگان‌ فرودآورنده‌ وحي» كه‌ وحي‌ را بر انبيا القا مي‌كنند. صاحب‌ تفسير «الأساس‌» مي‌گويد: «قول‌ راجح‌ اين‌ است‌ كه‌ از پنج‌ سوگند ياد شده‌ در اينجا، فقط سوگند دوم‌ يعني‌ (فالعاصفات) به‌ بادها تعلق‌ دارد و سوگندهاي‌ ديگر مربوط به‌ فرشتگان‌ است‌». به‌قولي‌ ديگر: سه‌ سوگند اول‌ به ‌بادها و سوگند چهارم‌ و پنجم‌ به‌ فرشتگان‌ تعلق‌ دارد. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ وجه‌ مناسبت‌ ميان‌ بادها و فرشتگان‌، لطافت‌ و سرعت‌ حركت‌ آنهاست‌.

 

ﮠ  ﮡ     ﮢ  ﮣ 

«خواه‌ عذري‌ باشد يا هشداري» يعني: فرشتگان‌ وحي‌ را به‌عنوان‌ عذر نماياندن ‌و اتمام‌ حجت‌ خداي‌ عزوجل‌ بر خلقش‌، يا به‌عنوان‌ هشدار عذابش‌، بر پيامبران فرود مي‌آورند. يا فرشتگان‌ وحي‌ را به‌عنوان‌ عذر و حجتي‌ براي‌ حق‌پرستان‌ و هشداري‌ براي‌ باطل‌پرستان‌، فرود مي‌آورند.

 

ﮤ   ﮥ  ﮦ  ﮧ 

آري‌! سوگند به‌ آنچه‌ ذكر شد «كه‌ آنچه‌ وعده‌ يافته‌ايد، قطعا رخ‌ خواهد داد» اين ‌آيه‌ جواب‌ قسم‌هاست‌؛ يعني‌ آنچه‌ كه‌ به‌ شما در مورد وقوع‌ قيامت‌، دميدن‌ در صور و برانگيختن‌ اجساد وعده‌ داده‌ شده‌، خواه‌ناخواه‌ رخ‌ مي‌دهد.

سپس‌ خداي‌ سبحان‌ نشانه‌هاي‌ اين‌ رخداد حتمي‌الوقوع‌ را اين‌ گونه‌ روشن ‌مي‌سازد:

 

ﮨ  ﮩ  ﮪ  ﮫ 

«پس‌ آن‌گاه‌ كه‌ ستارگان‌ تيره‌ شوند» يعني: نور و روشني‌ آنها محو گردد.

 

ﮬ  ﮭ  ﮮ   ﮯ 

«و آن‌گاه‌ كه‌ آسمان‌ شكافته‌ شود» و پاره‌پاره‌ گردد.

 

ﮰ  ﮱ   ﯓ  ﯔ 

«و آن‌گاه‌ كه‌ كوهها از جا كنده‌ شوند» و در فضا بر باد روند و هيچ‌ اثري‌ از آنها باقي‌ نماند و جايگاههاي‌ آنها با سطح‌ زمين‌ برابر گردد.

 

ﯕ  ﯖ     ﯗ   ﯘ 

«و آن‌گاه‌ كه‌ براي‌ پيامبران‌ ميقاتي‌ تعيين‌ كنند» به‌ منظور داوري‌ و فيصله‌ نهايي ‌ميان‌ ايشان‌ و امتهايشان‌. يعني: در آن‌ هنگام‌ آنچه‌ كه‌ وقوع‌ آن‌ حتمي‌ است‌، روي‌ مي‌دهد.

 

ﯙ  ﯚ   ﯛ   ﯜ 

«براي‌ چه‌ روزي‌ تعيين‌ وقت‌ شده‌ است» تا پيامبران گواهي‌شان‌ در مورد امت‌هايشان‌ را برپا دارند؟.

 

ﯝ     ﯞ     ﯟ 

«براي‌ روز فصل» كه‌ در آن‌ ميان‌ مردم‌ برمبناي‌ اعمالشان‌ داوري‌ و فيصله‌ نهايي‌ صادر مي‌شود سپس‌ به‌سوي‌ بهشت‌ يا دوزخ‌ پراكنده‌ مي‌شوند.

 

ﯠ  ﯡ  ﯢ  ﯣ  ﯤ     ﯥ 

آن‌گاه‌ حق‌ تعالي‌ براي‌ افگندن‌ تعجب‌ در مورد هولناك‌ بودن‌ روز قيامت‌ اين‌ سؤال‌ را مطرح‌ مي‌كند: «و تو چه‌ داني‌ كه‌ روز فصل‌ چيست‌؟» يعني: آن‌ روز، روز وقوع‌ رخداد هولناك‌ و عظيمي‌ است‌ كه‌ وصف‌ و مقدار هول‌ و هراس‌ آن‌ در تصور بشر نمي‌گنجد لذا پاسخ‌ اين‌ سؤال‌ در درون‌ آن‌ نهفته‌ است‌.

 

ﯦ  ﯧ   ﯨ  ﯩ 

«واي‌ در آن‌ روز» هولناك‌ «بر تكذيب‌ كنندگان» ويل: تهديد به‌ نابودي‌ و هلاكت‌ است‌. ابن‌كثير مي‌گويد: اين‌ روايت‌ كه‌ «ويل‌» وادي‌اي‌ در جهنم‌ است ‌صحيح‌ نيست‌. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ تهديد و تهويل‌ با جمله: ﯶ  ﯷ  ﯸ در نه‌ جاي‌ ديگر از اين‌ سوره‌ نيز براي‌ تأكيد و تبيين‌ بيشتر تكرار شده‌ است‌ چنان‌كه ‌در سوره‌ «رحمان‌» نيز نظير آن‌، يعني: ﮪ  ﮫ  ﮬ  ﮭ  تكرار شده ‌است‌.

 

ﯪ  ﯫ  ﯬ  ﯭ 

«مگر پيشينيان‌ را هلاك‌ نكرديم‌؟» يعني: آيا كفار امتهاي‌ گذشته‌ چون‌ اقوام‌ نوح‌، عاد، ثمود و ديگران‌ را از زمان‌ آدم‌u تا كفار ستيزه‌جوي‌ زمان‌ محمد ص با عذاب‌ دنيا هلاك‌ نكرديم‌؛ آن‌گاه‌ كه‌ پيامبرانشان‌ را تكذيب‌ كردند؟.

 

ﯮ  ﯯ  ﯰ   ﯱ 

«سپس‌ پسينيان‌ را» يعني: كفار مكه‌، موافقانشان‌ و نيز امثالشان‌ از كفار قرنهاي ‌ديگر را كه‌ به‌ تكذيب‌ محمد ص مي‌پردازند «در پي‌ آنان‌ مي‌آوريم» و اين‌ سنت‌ ما در مورد آنهاست‌.

 

ﯲ     ﯳ  ﯴ  ﯵ 

«با مجرمان‌ چنين‌ مي‌كنيم» يعني: هر مشركي‌ را اين‌چنين‌ نابود مي‌كنيم‌؛ يا در دنيا يا در آخرت‌.

 

ﯶ  ﯷ  ﯸ    ﯹ  

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌كنندگان» يعني: واي‌ در روز هلاك‌ بر تكذيب‌كنندگان‌ كتابها و پيامبران‌ خداوندY. تكرار اين‌ آيه‌ ـ چنان‌كه‌ گفتيم‌ ـ براي‌ تأكيد است‌.

 

ﭑ     ﭒ  ﭓ  ﭔ  ﭕ  ﭖ 

«مگر شما را از آبي‌ بي‌مقدار» يعني: از آبي‌ ضعيف‌ و حقير كه‌ همانا آب‌ نطفه ‌(مني) است‌ «نيافريديم‌؟» .

 

ﭗ  ﭘ  ﭙ  ﭚ  ﭛ 

«پس‌ آن‌ را در جايگاهي‌ استوار قرار داديم» يعني: در جايگاهي‌ محفوظ و محكم‌ كه‌ همانا رحم‌ است‌. و هر كس‌ از چگونگي‌ محيط امن‌ و حمايت ‌شده‌اي ‌كه‌ براي‌ جنين‌ قرار داده‌ شده‌ است‌ آگاه‌ شود، دقت‌ اعجاز اين‌ آيه‌ را درمي‌يابد.

 

ﭜ  ﭝ   ﭞ     ﭟ 

«تا مدتي‌ معين» كه‌ همانا مدت‌ بارداري‌ است‌.

 

ﭠ  ﭡ  ﭢ  ﭣ 

«پس‌ به‌اندازه‌ سامان‌ داديم‌ و چه‌ نيك‌ تواناييم» يعني: اعضا و اوصاف‌ جنين‌ و همه‌ احوال‌ و اطوار آن‌ را بر همان‌ وصفي‌ قرار داديم‌ كه‌ خواسته‌ايم‌ پس‌ ما نيكو سامان‌ دهنده‌ و آفريننده‌اي‌ هستيم‌.

 

ﭤ   ﭥ  ﭦ  ﭧ  

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيبكنندگان» قدرت‌ ما بر اين‌ ساماندهي‌، يا بر تكذيبكنندگان‌ تجديد آفرينش‌.

 

ﭨ      ﭩ  ﭪ   ﭫ             ﭬ 

«مگر زمين‌ را جمع‌كننده‌ نگردانيده‌ايم‌؟» به‌ طوري‌ كه‌ همگان‌ را فرا مي‌گيرد و در خود جمع‌ مي‌كند؟ كفات: فرا گرفتن‌ و جمع ‌كردن‌ است‌.

 

ﭭ  ﭮ  ﭯ 

«چه‌ براي‌ زندگان‌ و چه‌ براي‌ مردگان‌؟» يعني: زمين‌ در سطح‌ خود فراگير زندگان‌ است‌ و زندگان‌ بر روي‌ آن‌ در منازل‌ و جايگاههاي‌ خويش‌ به‌سر مي‌برند. همچنين‌ زمين‌ فراگيرنده‌ و جمع‌ كننده‌ مردگان‌ است‌ در بطن‌ خود. خليل‌ مي‌گويد: «كفت‌، برگردانيدن‌ يك‌ چيز از پشت‌ به‌ رو يا از رو به‌ پشت‌ است‌ پس‌ معني‌ كفات ‌اين‌ است‌ كه‌ آدميان‌ از خاك‌ زمين‌ به‌ وجود مي‌آيند، سپس‌ به‌عنوان‌ زندگان‌ بر روي‌ آن‌ حيات‌ مي‌گذرانند آن‌گاه‌ مجددا به‌صورت‌ مردگان‌ در آن‌ برمي‌گردند».

 

ﭰ  ﭱ  ﭲ   ﭳ  ﭴ  ﭵ  ﭶ  ﭷ 

«و در آن‌ كوههاي‌ پايدار و بلند پديد آورديم‌ و به‌ شما آبي‌ شيرين» و گوارا «نوشانيديم» پس‌ اين‌ همه‌، شگرف‌تر و شگفت‌انگيزتر از رستاخيز و احياي ‌مردگان‌ است‌.

 

ﭸ  ﭹ  ﭺ   ﭻ  

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» نعمتهاي‌ ما، كه‌ نعمتهاي‌ يادشده‌ نيز از جمله‌ آنهاست‌.

 

ﭼ  ﭽ  ﭾ  ﭿ           ﮀ  ﮁ  ﮂ 

«برويد» اي‌ دروغ‌انگاران‌ «به‌سوي‌ همان‌ چيزي‌ كه‌ آن‌ را دروغ‌ مي‌شمرديد» اين‌ سخن‌ را نگهبانان‌ جهنم‌ از سر تحكم‌ و كوبيدن‌ تكذيب‌ كنندگان‌ و منكران‌ به‌ آنان ‌مي‌گويند. يعني: برويد به‌سوي‌ عذاب‌ دوزخ‌ كه‌ آن‌ را در دنيا دروغ‌ مي‌شمرديد.

 

ﮃ  ﮄ   ﮅ  ﮆ  ﮇ   ﮈ  ﮉ 

«برويد به‌سوي‌ سايه‌اي‌ داراي‌ سه‌ شاخه» يعني: به‌سوي‌ سايه‌اي‌ از دود جهنم ‌كه‌ با شعله‌هاي‌ كوه‌پيكر خود چنان‌ بلند گرديده‌ كه‌ به‌ سه‌ شاخه‌ جداگانه‌ تقسيم‌ شده ‌است‌؛ در زير آن‌ سايه‌ها برويد تا كار حساب‌ به ‌پايان‌ آيد.

 

ﮊ  ﮋ  ﮌ  ﮍ  ﮎ  ﮏ   ﮐ 

«كه‌ نه‌ سايه‌ سرد است‌ و نه‌ از گرمي‌ آتش‌ بازمي‌دارد» يعني: آن‌ دود نه‌ مانند سايه‌هاي‌ دنيا سرد است‌ و نه‌ گرماي‌ سوزان‌ جهنم‌ را از شما بازمي‌دارد.

 

ﮑ  ﮒ  ﮓ     ﮔ            ﮕ 

«هرآينه‌ دوزخ‌ شراره‌هايي‌ مانند قصر مي‌افگند» يعني: هر شراره‌اي‌ از شراره‌هاي ‌دوزخ‌ كه‌ آن‌ را مي‌افگند، در بزرگي‌ خود مانند كاخي‌ از كاخهاست‌. شرر: شعله‌اي‌ است‌ كه‌ از آتش‌ پراكنده‌ مي‌شود. قصر: بنايي‌ عظيم‌ و برجي‌ است‌ آسمان‌خراش‌.

 

ﮖ         ﮗ  ﮘ   ﮙ 

«گويي‌ آن‌ شررها شتران‌ زردرنگ‌ سيه‌ تاب‌اند» فراء مي‌گويد: «صفر؛ شتران ‌سيه‌تاب‌اند و هيچ‌ شتر سيه‌تابي‌ نيست‌ مگر اين‌كه‌ دل‌ به‌ زردي‌ مي‌زند، از اين ‌جهت‌ اعراب‌ شتران‌ سيه‌تاب‌ را صفر ناميده‌اند». دانشمندان‌ گفته‌اند: چون‌ شرر به‌هوا پراكنده‌ شده‌ فروافتد و در آن‌ باقي‌مانده‌اي‌ از رنگ‌ آتش‌ باشد، شبيه‌ترين‌ چيز به‌ شتر سيه‌تاب‌ است‌.

 

ﮚ  ﮛ  ﮜ    ﮝ  

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» پيامبران‌ خداY و روز آخرت‌.

 

ﮞ  ﮟ  ﮠ  ﮡ  ﮢ 

«اين‌ روزي‌ است‌ كه‌ سخن‌ نگويند» كافران‌ از هول‌ و هراس‌ آنچه‌ كه‌ در محشر روي‌ داده‌ است‌.

 

ﮣ  ﮤ  ﮥ  ﮦ  ﮧ 

«و نه‌ به‌ آنان‌ اجازه‌ داده‌ مي‌شود كه‌ عذرخواهي‌ كنند» يعني: خداي‌ عزوجل‌ به‌ آنان ‌اين‌ اجازه‌ را نيز نمي‌دهد كه‌ عذري‌ را پيشكش‌ كنند بلكه‌ حجت‌ بر آنها تمام ‌گرديده‌ و ديگري‌ عذري‌ برايشان‌ باقي‌ نمانده ‌است‌. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ عرصات ‌قيامت‌ حالات‌ گونه‌گوني‌ دارد و اين‌ دو آيه‌ ناظر بر يكي‌ از اين‌ حالات‌ مي‌باشد زيرا كفار در حالت‌ و موقف‌ ديگري‌ سخن‌ مي‌گويند.

 

ﮨ  ﮩ   ﮪ   ﮫ 

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» روز جزا.

 

ﮬ  ﮭ  ﮮﮯ  ﮰ  ﮱ  ﯓ 

«اين‌ همان‌ روز فصل» و داوري‌ «است‌، شما را با پيشينيان‌ گردآورديم» يعني: به‌ كفار گفته‌ مي‌شود: اين‌ همان‌ روز داوري‌ و فيصله‌ نهايي‌ است‌ كه‌ در آن‌ ميان‌ خلايق‌ فيصله‌ مي‌شود و در آن‌ حق‌ از باطل‌ جدا مي‌شود پس‌ اي‌ كفار قريش‌ و اي ‌تكذيب‌ كنندگان‌ اين‌ امت‌! ما شما را در اين‌ روز با كفار امتهاي‌ گذشته‌ گردآورديم‌.

 

ﯔ  ﯕ              ﯖ     ﯗ         ﯘ  ﯙ 

«پس‌ اگر نيرنگي‌ داريد» يعني: اگر هم‌اكنون‌ در دفع‌ كردن‌ عذاب‌ از خود بر نيرنگي‌ تواناييد؛ «پس‌ در حق‌ من‌ بسگاليد» يعني: آن‌ نيرنگ‌ را عليه‌ من‌ به‌ اجرا درآوريد. اين‌ آيه‌ مفيد نهايت‌ تحقير، تخجيل‌، تعجيز و توبيخ‌ كفار است‌.

 

ﯚ     ﯛ  ﯜ   ﯝ 

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» عذاب‌ روز قيامت‌ زيرا در آن‌ روز هيچ ‌حيله‌ و تدبيري‌ در نجات‌ از عذاب‌ ندارند.

 

ﯞ  ﯟ  ﯠ   ﯡ  ﯢ  ﯣ 

«هرآينه‌ متقيان‌ در سايه‌ساران‌ و كنار چشمه‌سارانند» يعني: مؤمنان‌ پرهيزكار از شرك‌ ـ بر خلاف‌ تكذيب‌كنندگان‌ مشرك‌ ـ در سايه‌ساران‌ درختها و قصرها قرار دارند، نه‌ همچون‌ سايه‌اي‌ كه‌ براي‌ كفار از دود گرمازا و خفقان‌آور جهنم ‌پديدآورده‌ شده ‌است‌ ـ چنان‌كه‌ گذشت‌.

 

ﯤ  ﯥ  ﯦ  ﯧ 

«و» همچنين‌ متقيان‌ «در ميوه‌هايي» هستند «كه‌ دلخواهشان‌ است» و بدان ‌رغبت‌ دارند. اين‌ آيه‌ دلالت‌ مي‌كند بر اين‌كه‌ نعمتهاي‌ بهشت‌ بر طبق‌ رغبت‌ و ميل ‌بهشتيان‌ در دسترس‌ است‌، برخلاف‌ نعمتهاي‌ دنيا كه‌ وجود آنها به‌ امكانات‌ دست ‌داشته‌ بستگي‌ دارد.

 

ﯨ    ﯩ  ﯪ   ﯫ  ﯬ    ﯭ  ﯮ 

به‌ ايشان‌ گفته‌ مي‌شود: «به ‌پاداش‌ آنچه‌ مي‌كرديد» در دنيا از اعمال‌ شايسته ‌«بخوريد و بنوشيد، خورد و نوشي‌ خوش‌ و گوارا» .

 

ﯯ  ﯰ             ﯱ  ﯲ   ﯳ 

«ما نيكوكاران‌ را بدين‌گونه‌ جزا مي‌دهيم» يعني: ما نيكوكاران‌ را در برابر اعمالشان‌ به‌ مانند اين‌ پاداش‌ بزرگ‌ جزا مي‌دهيم‌ پس‌ اي‌ انسانها! عمل‌ خود را نيكو سازيد تا چنين‌ پاداشي‌ را دريافت‌ داريد.

 

ﯴ   ﯵ   ﯶ   ﯷ 

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» بهشت‌ چرا كه‌ آنان‌ در آن‌ روز در بدبختي ‌بزرگي‌ قرار دارند در حالي‌ كه‌ مؤمنان‌ در نعمتي‌ پايدار و سعادتي‌ خوشگوار به‌سر مي‌برند.

 

ﯸ     ﯹ  ﯺ  ﯻ    ﯼ  ﯽ 

«بخوريد و بهره‌مند باشيد» شما اي‌ منكران‌ در دنيا «اندكي» يعني: به‌ مدت ‌اندك‌ و كوتاهي‌ زيرا بهره‌ دنيا اندك‌ است‌ «چراكه‌ شما مجرميد» زيرا مشركان ‌مجرم‌اند و بنابراين‌، شايستگي‌ انعام‌ و تكريم‌ دائمي‌ را ندارند.

 

ﯾ  ﯿ   ﰀ    ﰁ 

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» به‌ خدا، پيامبرانش‌ و روز آخرت‌ كه‌ خود را در برابر بهره‌اي‌ اندك‌ در معرض‌ عذاب‌ هميشگي‌ قرار داده‌اند. تكرار اين‌ آيه‌ـ چنان‌ كه‌ گفتيم‌ ـ براي‌ افزودن‌ بر سرزنش‌ و كوبيدن‌ آنهاست‌.

 

ﰂ  ﰃ  ﰄ  ﰅ  ﰆ  ﰇ   ﰈ 

«و چون‌ به‌ آنان» يعني: به‌ آن‌ گروه‌ نادان‌ كافر «گفته‌ شود: نماز بگزاريد، نماز نمي‌گزارند» مفسران‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ گفته‌اند: اين‌ آيه‌ كريمه‌ درباره‌ قبيله‌ ثقيف‌ كه‌ از نمازگزاردن‌ امتناع‌ كردند، نازل‌ گرديد. مقاتل‌ مي‌گويد: «رسول‌ خدا ص به‌آنان‌ فرمودند: مسلمان‌ شويد و آنان‌ را به‌ اداي‌ نماز دستور دادند اما آنها گفتند: خم‌ نمي‌شويم‌ زيرا خم ‌شدن‌ بر ما ننگ‌ و رسوايي‌ است‌. پس‌ رسول‌ خدا ص فرمودند: لاخير في‌ دين‌ ليس‌ فيه‌ ركوع‌ و لا سجود:  در ديني‌ كه‌ ركوع‌ و سجده ‌نداشته ‌باشد، خيري‌ نيست‌».

 

ﰉ   ﰊ  ﰋ  ﰌ 

«واي‌ در آن‌ روز بر تكذيب‌ كنندگان» اوامر خداي‌ سبحان‌ و نواهي‌ وي‌.

پس‌ اين‌ در مجموع‌ ده‌ نوع‌ از انواع‌ بيم‌دهي‌ و تهديد در اين‌ سوره‌ است‌ كه‌ خداوند متعال‌ كفار را بدانها هشدار داده‌ است‌.

 

ﰍ  ﰎ  ﰏ  ﰐ  ﰑ  

«پس‌ به‌ كدامين‌ سخن‌ بعد از قرآن‌ ايمان‌ مي‌آورند؟» يعني: اگر كفار به‌ قرآن‌ باور ندارند، به‌ كدامين‌ سخن‌ غير از قرآن‌ باور مي‌دارند؟ زيرا قرآن‌ خود معجزه‌ و مشتمل‌ بر حجتهاي‌ روشن‌ و معاني‌ و مضامين‌ بزرگ‌ و برتر است‌ پس‌ اگر به‌ اين‌ معجزه‌ درخشان‌ ايمان‌ نياورند، قطعا بعد از آن‌ ديگر كتب‌ الهي‌ را به‌ هيچ‌ حال ‌تصديق‌ نمي‌كنند. در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ ابوهريره‌t آمده ‌است‌ كه‌ رسول‌ خدا ص فرمودند: «هر كس‌ سوره‌ ﮑ ﮒ را مي‌خواند و به‌ آيه ﰍ  ﰎ  ﰏ ﰐ مي‌رسد، بايد بگويد: آمنت‌ بالله‌ وبما أنزل: به‌ خداي‌ عزوجل‌ و به‌ آنچه‌ كه‌ نازل‌ كرده‌ است‌، ايمان‌ آوردم‌».